پیش درآمدی بر حقوق مالکیت فکری
حقوق مالكيت فكري عبارت است از حقوق مربوط به آفرينش ها و خلاقيت هاي فكري در زمينه هاي علمي، صنعتي، فني و ادبي و هنري، در كنوانسيون ها و موافقت نامه هاي مربوطه و حتي در موافقت نامه جنبه هاي مرتبط با تجارت حقوق مالكيت معنوي (تريپس) كه نسبت به كنوانسيون هاي قبلي از جامعيت بيشتري برخوردار است، تعريف جامع و مانعي از اين حقوق داده نشده بلكه اغلب مصاديق آن برشمرده شده و سپس حدود و ثغور حقوق مرتب بر آن ها مشخص شده است. مثلاً در بند 2 ماده 2 در كنوانسيون پاريس براي حمايت از حقوق مالكيت صنعتي چنين مي خوانيم موضوع حقوق مالكيت هر چند در كنوانسيون هاي مورد بحث تعريفي از مالكيت معنوي و حقوق آن داده نشده ولي در نوشته هاي علمي در اين باره سعي شده است كه اين نقيصه تاحدي برطرف شود. از جمله مايكل بلانكني مالكيت معنوي را چنين تعريف نموده است \"خلاقيت هاي فكر و ذهن بشر كه دولت در قبال آن ها به پديد آورندگان آن حق انحصاري بهره پردازي را براي مدت معيني به منظور جلوگيري از استفاده غيرمجاز ديگران اعطاء مي نمايد.\"در كشور ما نيز حقوق دانان در تعريف حقوق مالكيت معنوي اتفاق نظر ندارند و به علاوه تعريف جامع و مانعي را ارائه نداده اند.
دكتر صفائي مالكيت هاي فكري را حقوقي مي داند كه داراي ارزش اقتصادي و دادوستد است ولي موضوع آن ها شي معين مادي نيست و موضوع اين حقوق فعاليت و اثر فكري انسان است.
آقاي دكتر كاتوزيان حقوق مالكيت معنوي را حقوقي مي داند كه به صاحب آن اجازه مي دهد از منافع و شكل خاصي از فعاليت يا فكر انسان منحصراً استفاده نمايد.
دكتر ميرحسيني به نقل از وايپو، حقوق مالكيت معنوي را در معناي وسيع كلمه حقوق ناشي از آفرينش ها و خلاقيت هاي فكري در زمينه هاي علمي، صنعتي ، ادبي و هنري مي داند. آقاي دكتر سيد حسن امامي با تبعيت از قانون مدني فرانسه اموال را به دو قسمت مادي و غيرمادي تقسيم نموده است و اموال غيرمادي را اموالي مي داند كه وجود مادي و عيني در خارج ندارند ولي جامعه وجود آن را اعتبار نموده و قانون هم آن را شناخته است مانند حق تاليف، حق تصنيف وحق اختراع.
با توجه به مراتب فوق، آنچه در همه اين تعاريف مشترك است اين است كه مالكيت هاي معنوي مالكيت هاي عينني و ملموس نيستند و يكي از آثار مترتب بر اين ويژگي اين است كه نقض اين مالكيت ها نيز مي تواند سهل تر از نقض حقوق مالكيت هاي عيني صورت پذيرد. نتيجه ديگر مترتب بر اين امر اين است كه نمي توان قاعده حاكم بر اموال در حقوق بين الملل خصوصي و تعارض قوانين را در مورد آنان اعمال نمود و بايد به دنبال قاعده ديگري بود كه استثناء بر قاعده اموال باشد. به موجب قاعده اموال در تعارض قوانين ايران اموال تابع قانون محل وقوع خود هستند.
ماده 966 قانون مدني ايران مي گويد\" تصرف و مالكيت و ساير حقوق بر اشياء منقول يا غير منقول تابع قانون مملكتي خواهد بود كه آن شي در آنجا واقع است، مع ذلك حمل ونقل شدن شيئي منقولي از مملكتي به مملكت ديگر نمي تواند به حقوقي كه ممكن است اشخاص مطابق قانون محل وقوع اولي شي نسبت به آن تحصيل كرده باشد، خللي وارد آورد.\" هم چنان كه ملاحظه مي شود دراين ماده تكليف قانون حاكم بر مالكيت هاي معنوي به لحاظ اين كه مالكيت هاي مزبور جزء هيچ كدام از طبقه بندي اموال منقول يا غير منقول قرار نمي گيرند، مشخص نشده است و نمي توان مفاد اين ماده را در مورد ان لازم الرعايه دانست و از آنجايي كه به هر حال در روابط بين المللي بايد تكليف حاكم بر اين اموال معلوم شود لذا قوانين كشورهاي مختلف و كنوانسيون ها و موافقت نامه هاي بين المللي منطقه اي و چند جانبه قانون محل ثبت يا انتشار آن ها را به عنوان محل وقوع اعتباري براي آن ها در نظر مي گيرند تا به اين ترتيب اصل سرزميني بودن قوانين در مورد اموال نيز رعايت شده باشد. اين ترتيبات نظير قاعده كلي مربوط به اموال صرف نظر از تابعيت مالك اعمال مي گردد.
مصاديق:
موافقت نامه تريپس به عنوان حاصل دور گفتگوهاي اروگوئه كه از سال 1995با ترتيبات خاص مقرر در موافقت نامه لازم الاجرا شده است، جامع ترين موافقت نامه چند جانبه درباره حقوق مالكيت فكري بوده و به كليه مقولات اصلي در اين زمينه مي پردازد. اين مقولات در حوزه حقوق مالكيت صنعتي عبارتند از: علائم تجاري، از جمله علائم خدمات، نشانه هاي جغرافيايي، طرح هاي صنعتي، اختراعات از جمله گونه هاي جديدگياهي، طرح هاي ساخت مدارهاي يكپارچه و حفاظت از اطلاعات افشاء نشده شامل اسرار تجاري، موافقت نامه تريپس در كليه اين موارد حداقل معيارهاي ماهوي حمايت را مشخص و عناصر اين حمايت را تعيين مي كند. اين عناصر عبارتند از: موضوع حمايت، حقوق اعطايي و استثنائات مجاز وارد بر اين حقوق و حداقل دوره حمايت. حمايت هاي ارائه شده در اين موافقت نامه بايد در اختيار دارندگان اين حقوق از كليه كشورهاي عضو سازمان جهاني تجارت، بدون هيچ گونه تبعيضي از لحاظ ماهيت، قرار گيرد. بر اين اساس هر كشور بايد تضمين كند كه در خصوص هر يك از مقوله هاي اصلي فوق قوانين داخليش با اين حداقل معيارها هماهنگ شده است و مقررات جديد را به اطلاع دبيرخانه سازمان جهاني تجارت برساند.
الف – علائم تجاري
علامت تجاري نشانه يا شاخصي است متمايز كننده كه موسسات بازرگاني يا ساير اشخاص حقيقي و حقوقي از آن منحصراً براي تعيين منشا كالا يا خدمات خود براي مصرف كنندگان و همين طور متمايز كردن آن ها از كالاها يا خدمات ديگر اشخاص حقيقي و حقوقي استفاده مي كنند. علامت تجاري نوعي مالكيت صنعتي است و به طور ستي عموماً از يك يا چند كلمه، حرف، اسم، عدد، سمبل، طرح، تصوير يا مجموعه اي از اين عناصر تشكيل مي شود كه كلاً قابل رويت هستند. هنگامي كه علامت تجاري در ارتباط با خدمات و نه كالا مورد استفاده قرار مي گيرد، برخي اوقات به آن علامت خدماتي نيز گويند.
به علاوه انواعي از علائم تجاري غيرسنتي وجود دارند كه قابل رويت نيستند، بلكه در قالب نت هاي موسيقي كه جنبه شنيداري دارند يا به صورت بو كه استشمام مي شود، مشخص مي گردند: مانند رايحه گل نحوه برخورد و مقررات ناظر بر اين گونه علائم تجاري در نظامات حقوقي مختلف متفاوت مي باشد. هم چنين علائم تجاري مي توانند دو بعدي و سه بعدي نيز باشند. در هر حال، ويژگي متمايز كننده، عنصري مشترك در كليه علائم تجاري است.
اصطلاحاتي چون \"مارك\" ، \"برند\" و \"لوگو\" گاه به جاي علامت تجاري به كار مي روند ولي آن ها داراي مفاهيم متفاوتي هستند كه عموماً در بازاريابي يا تبليغات مورد استفاده قرار مي گيرند و در محدوده حقوق مالكيت صنعتي جاي ندارند.
با استفاده از علائم تجاري دو هدف تعقيب مي شود: اين علائم به مالكانشان كمك مي كنند تا محصولات يا خدمات خود را با برانگيختن وفاداري به علامت، به فروش رسانده و توسعه دهند. هم چنين، اين علائم با فراهم آوردن امكان انتخاب از ميان چندين گزينه و با تشويق مالكان علائم تجاري براي حفظ و بهبود كيفيت محصولاتشان كه تحت علائم تجاري فروخته مي شوند، به مصرف كنندگان كمك مي كنند.
ب- نشانه هاي جغرافيايي
نشانه جغرافيايي نام يا سمبلي است كه براي معرفي برخي كالاها كه به محل يا مبدأ جغرافيايي خاصي (مانند شهر، منطقه يا كشور) تعلق دارند به كار مي رود. استفاده از اين نشانه به عنوان گواهي نامه اي عمل مي كند كه نشان مي دهد كالا داراي برخي كيفيت يا معروفيت به لحاظ مبدأ جغرافيايي خود است.
اصطلاح نشانه هاي جغرافيايي نسبتاً جديد بوده و به تازگي در مذاكرات بين المللي مطرح شده است. در عين حال، انواع مفاهيم در زمينه حمايت از اين نشانه ها شكل گرفته است. به همين دليل تلاش مي شود از ان در وسيع ترين مفهوم ممكن استفاده گردد و همه طرق موجود براي حمايت از اسامي مكان هاي جغرافيايي را قطع نظر از اين كه آن ها بيانگر كيفيت كالاها به دليل دارا بودن منشاء جغرافيايي خاص باشند يا مبدأ جغرافيايي محصول را مشخص سازند، در برگيرد. علاوه بر اسامي، نشانه هاي جغرافيايي شامل سمبل ها( مانند علامت، برج ايفل) نيز مي گردد، زيرا نشانه هاي جغرافيايي تنها به اسامي شهرها و مناطق يا نام يك كشور محدود نمي شوند، بلكه مي توانند ناظر بر سمبل ها نيز باشند. با استفاده از اين سمبل ها ديگر نيازي به ذكر اسامي مكان هاي جغرافيايي به عنوان منشاء كالا نخواهد بود. در هر حال، هدف نشانه جغرافيايي مطلع ساختن مصرف كننده از اين امر است كه آيا كالاي خريداري شده موضوع نشانه جغرافيايي داراي كيفيت، شهرت، مرغوبيت يا ساير خصوصيات قابل انتساب به مبدأ جغرافياي آن كالا است؟
ج – طرح هاي صنعتي
طرح صنعتي يك هنر كاربردي است كه به وسيله آن جنبه هاي زيبايي شناختي و كاربردي محصول براي بازار پسندي و توليد، بهبود پيدا مي كند. بنابراين نقش طراح صنعتي يافتن و اجراي راه حل هاي مبتني بر طراحي در قبال مسائل مهندسي، بازاريابي، و فروش است. از نظر شوراي بين المللي انجمن هاي طرح صنعتي، طرح صنعتي يك فعاليت خلاقانه است كه هدف آن ايجاد كيفيات چند وجهي براي اشياء، فرآيندها، خدمات وسيستم هاي مربوط به آن ها دركل چرخه زندگي است. با اين تعريف، طرح صنعتي عاملي اساسي در قابل استفاده كردن مبتكرانه فناوري ها براي انسان ها محسوب مي شود و نقشي تعيين كننده در تغييرات فرهنگي و اقتصادي دارد. انجمن طراحي صنعتي آمريكا نيز طرح صنعتي را يك خدمت حرفه اي براي ايجاد يا توسعه مفاهيم و مشخصاتي مي داند كه كاركرد، ارزش و ظاهر كالاها و سيستم ها را به نفع مصرف كننده و توليدكننده، بهينه مي كند
گرچه فرآيند طراحي مي تواند \"خلاقانه\" تلقي شود، اما بسياري از فرآيندهاي تحقيقي – تحليلي نيز در اين ميان انجام مي شود. بسياري از طراحان صنعتي اغلب از روش شناسي هاي طراحي مختلف در فرآيند خلاقانه خود استفاده مي كنند. برخي از اين فرآيندها عمدتاً استفاده مي شوند عبارتند از: تحقيق از كاربر، تهيه طرح اوليه، مطالعه تطبيقي در مورد محصول، مدل سازي، و آزمايش، طرح صنعتي مي تواند به صورت سه بعدي مانند شكل يا نماي ظاهري يك كالا يا دوبعدي مانند طرح، خطوط يا رنگ باشد. به هرحال اين گونه طرح ها در مورد انواع بسيار زيادي از محصولات صنعتي و دستي كاررد دارد. از وسايل فني پزشكي گرفته تا ساعت، جواهرات و ساير كالاهاي لوكس يا وسايل خانگي، برقي يا منسوجات، طرح هاي صنعتي به نوعي وجود دارند.
در قوانين اكثر كشورها، لازمه حمايت از طرح هاي صنعتي، جديد بودن و اصيل بودن آن ها است،
د – اختراعات
حق اختراع مجموعه حقوق انحصاري است كه يك دولت به ثبت كننده اختراع براي مدتي معين در قبال افشاء اختراع اعطاء مي كند. رويه هاي اعطاي ورقه ثبت اختراع، الزامات متقاضي ثبت اختراع و دامنه حقوق انحصاري ناشي از اختراع ثبت شده در كشورهاي مختلف تفاوت هايي با يكديگر دارند. به طور معمول در يك اظهارنامه ثبت اختراع بايد يك يا چند ادعا مطرح گردد كه در واقع اختراع را تعريف مي كند. اين ادعاها بايد نو، ابتكاري و داراي كاربرد صنعتي باشند. حقوق انحصاري اعطايي به ثبت كننده اختراع در اكثر كشورها حق جلوگيري يا ممانعت از ديگران از ساخت، استفاده، فروش، عرضه براي فروش يا وارد كردن محصولات موضوع اختراعات است موافقت نامه تريپس بر اساس مقررات كنوانسيون پاريس، در مورد اختراعات كه در واقع با عملكرد دولت ها سازگاري كامل دارد يا اين عملكرد بر آن مقررات مبتني است در بخش 5 موافقت نامه به موضوع ثبت اختراع مي پردازد كه شامل مواد 27 تا 38 (هشت ماده) است ذيلاً اين مواد با توجه به قواعد موجود و در حال شكل گيري كشور ما در اين زمينه اجمالاً مورد بررسي قرارمي گيرد.
- اوصاف و انواع اختراعات قابل ثبت
اختراع به معناي فكر يك مخترع است كه در عمل شكل خاصي را در زمينه فناوري حل مي كند. حق ثبت اختراع حقوق مالكانه اي را براي اختراعات تضمين مي كند. گرچه موافقت نامه تريپس اختراع را تعريف نمي كند ولي به موجب بند 1 ماده 27 به اختراعي حق ثبت اعطاء مي كند كه داراي شرايط زير باشد:
1) جديد باشد، يعني در فن يا صنعت قبلي پيشي بيني نشده باشد.
2) داراي جنبه ابداعي باشد، يعني بر هر شخص داراي مهارت معمولي در فن مربوط، معلوم و آشكار نباشد.
3) كاربرد صنعتي داشته باشد، يعني در رشته اي از صنعت قابل ساخت يا استفاده باشد.
با توجه به شرايط فوق، انتخاب دو روش متداول در ثبت اختراع يعني روش اعلامي روش مبتني بر بررسي قبلي، تاثيري در ثبت اختراع ندارد. هم چنين در تعيين و تشخيص مخترع بر پايه دوقاعده متداول يعني نخستين شخصي كه اظهارنامه ثبت اختراع را تسليم مي كند يا نخستين شخصي كه واقعاً اين اختراع را در سطح جهان انجام داده است، باز هم بايد شرايط فوق احراز گردد.
- طرح هاي ساخت مدارهاي يكپارچه
درالكترونيك، مدار يكپارچه اعم از IC و مدارهايريز، تراشه هاي ريز سيليكون Silicon تراشه سيليكون يا تراشه، مدارالكترونيكي كوچك شده اي است كه عمدتاً از تراشه هاي نيمه هادي تشكيل مي شود. بنابراين تراشه نيمه هادي سنگ بناي اصلي صنعت الكترونيك جديد است. اين تراشه ها در سال 1959 اختراع شدند و جايگزين لوله هاي خلاء شدند. يكپارچه كردن تعداد زيادي از ترانزيستورهاي نازك در يك تراشه كوچك، تحولي بزرگ نسبت به مونتاژ دستي مدارهاي يكپارچه هستند كه براي ايجاد جامعه اطلاعاتي مهم تلقي مي شوند وزيربناي انقلاب ديجيتالي را تشكيل مي دهند.
دليل و زمينه هاي حمايت از طرح هاي ساخت مدارهاي يكپارچه در سطح بين المللي
هزينه هاي طراحي و توسعه يك مدار يكپارچه به صورت مجموعه فوق العاده گزاف است و سرمايه گذاري هاي سنگيني را مي طلبد. نسخه برداري از آن از طريق عكس برداري مي تواند چنين سرمايه گذاري هايي را به خطر اندازد و مانع از نوآوري بيشتر در اين حوزه گردد. از اين رو از اواسط دهه 1980 بسياري از كشورهاي صنعتي قوانين خاصي را براي حمايت از حقوق مالكيت فكري توليد كنندگان تراشه ها وضع نمودند. كوشش ها براي بين المللي ساختن حمايت در اين زمينه به مذاكرات مربوط به معاهده مالكيت فكري در خصوص مدارهاي يكپارچه، معروف به معاهده واشنگتن 1989، منجر شد. به موجب اين معاهده هر كشور عضو بايستي از حقوق مالكيت فكري در مورد طرح هاي اصلي (نقشه هاي) مدارهاي يكپارچه حمايت نمايد. اعضاي اين سند هم چنين موظف هستند اصل رفتار ملي را در مورد اشخاص حقيقي و حقوقي ساير اعضا رعايت كنند. به موجب معاهده مزبور، مدت حمايت اعطايي 8 سال است و طي اين مدت توليد مجدد طرح ها و واردات و فروش و يا توزيع آن ها با اهداف تجاري و يا استفاده و ادغام آن ها در هر محصول ديگر، بدون اجازه صاحب اين حق مالكيت فكري، غير قانوني تلقي مي گردد.
معاهده واشنگتن به دليل تفاوت ديدگاه هاي دو توليد كننده عمده نيمه هادي ها در جهان، يعني آمريكا و ژاپن، هنوز لازم الرعايه نيست، يعني نصاب لازم براي اجراي معاهده حاصل نشده است. اختلاف نظرهاي اصلي اين دو كشور به موضوع مجوزهاي اجباري، واردات محصولات ناقض حقوق مالكيت فكري و نقض هاي بي ضرر مربوط مي شود. به همين دليل و به لحاظ اهميت فزاينده حمايت از طرح هاي ساخت مدارهاي يكپارچه در فناوري هاي پيشرفته، موضوع بار ديگر در دستور كار مذاكرات دور اروگوئه (1993-1986) قرار گرفت و لذا موافقت نامه تريپس كوشيد ضمن استفاده از بسياري از مقررات اين معاهده، تغييراتي نيز براي تقويت نظام حمايتي آن كه به رغم كشورهاي صنعتي فاقد استانداردهاي كافي بود، به وجود آورد.
- حفاظت از اطلاعات افشاء نشده يا اسرار تجاري
اسرار تجاري، فرمول، رويه، فرآيند، طرح، ابزار، الگو يا مجموعه اطلاعاتي است كه دريك كسب و كار براي به دست آوردن مزيتي نسبت به رقبا مورد استفاده قرار مي گيرد. در برخي از نظام هاي حقوقي به اين اسرار، اطلاعات \"افشاء نشده\" نيز اطلاق مي گردد كه در موافقت نامه تريپس نيز همين عنوان به كار رفته است.
بنابراين تعريف هر شركتي مي تواند از اطلاعات محرمانه خود از طريق قراردادهاي عدم افشاء با كاركنان خود، در محدوده مقررات كار، حمايت به عمل آورد، چرا كه براي دست يابي به اين اطلاعات وقت وپول صرف كرده است و اگر شركت هاي رقيب به اين اطلاعات دسترسي پيدا كنند، شركت اوليه تسلط خود در بازار را از دست يا به اين مزيت شديداً خدشه وارد مي شود. به همين دليل در كشورهايي كه اين اطلاعات افشاء نشده يا اسرار تجاري به رسميت شناخته مي شوند، پديد آورنده اطلاعات مزبور حق دارد از آن به عنوان يك \"دانش خاص\" و به عنوان يك مالكيت فكري، تحت عنوان اسرار تجاري يا اطلاعات افشاء نشده حمايت به عمل آورد.
قوانين مربوط به حمايت از اطلاعات محرمانه عملاً اجازه حق انحصار دائمي را در بهره برداري از اطلاعات مذكور مي دهد. اين امر بدون معنا است كه به محض افشاي اين اطلاعات، اشخاص ثالث مي توانند مستقلاً از آن ها بهره برداري نمايند و اين درست در نقطه مقابل حق اختراع قرار دارد كه داراي مدت حمايت محدودي است ( عموماً 20 سال) وحمايت از آن در قبال افشاء اطلاعات مربوط نزد عموم به عمل مي آيد. از سوي ديگر در صورت تقليد از اختراع، مي توان در قالب حمايت از اين كار ممانعت به عمل آورد، ولي در صورت افشاء اسرار تجاري، ابزارهاي حمايتي در چارچوب حقوق مالكيت فكري وجود نخواهد داشت و به همين دليل هيچ گونه محدوده زماني براي حمايت از آن پيش بيني نشده است.
ه علاوه در اين قوانين، تعاريف و شرايط خاص و درعين حال تا حدي متعارف براي حمايت از اسرار تجاري يا اطلاعاتي افشاء نشده وجود دارد. آمريكا آن را مال قانوني مي داند. سوئيس اسرار تجاري را به موجب قانون قراردادها حمايت مي كند، آلمان آن را مشمول قواعد اخلاقي تجارت مي داند.
خاتمه اينكه انسان ها در طول تاريخ و درهمه فرهنگها به ابداعاتي دست يافته اند كه براي زندگي و جامعه ارزشمند بوده است. بنابراين گسترش خلاقيت ها مفاهيم جديدي نيست كه درزندگي امروزي نمود يافته باشد. به عبارت ديگر ويژگي نوآوري ها و خلاقيت ها در عصر حاضر قانونمند ساختن بهره گيري و رعايت حقوق مالكان آن هاست. با افزايش تعاملات و پيچيده تر شدن زندگي، شايد بتوان گفت كه سده حاضر، قرن دانش و تفكر خواهد بود و نوآوري كليدي است براي توليد و تبديل دانش جوامع به كالايي اقتصادي- اجتماعي.
در اين راستا پيدايش و شكل گيري حقوق مالكيت معنوي به عنوان ابزاري بريا حمايت ازاين دانش و تفكر مويد اهميت آن در زندگي بشري است. به همين لحاظ حقوق مالكيت معنوي، حوزه اي است كه پيچيدگي بسياري در خود دارد و در برگيرنده عناصري از اقتصاد، حقوق، روابط بين الملل، سياست و اخلاقيات است.
منبع: سايت www.lawnet.ir