مرور فعالیت های انستیتو پاستور ایران در دوران کرونا - مصاحبه دکتر علیرضا بیگلری با خبرگزاری ایسنا
خاطرات یک قرن در اینجا نهفته است؛ از آنفلوآنزای اسپانیایی، آبله، و… تا همین روزهای سیاه و قرمز کرونا. شاید آن روز که میرزا عبدالحسین فرمانفرمایان - یکی از شاهزادگان قاجار، باغ اطلسی اش را با آن آب و هوای خوش در تهران وقف سلامت می کرد، کسی گمان نمی برد که بعد از یکصد و اندی سال قرار است این باغ نیک نامی اش را به رخ بکشد و جایگاه جوانانی شود که در برابر یک بلای عالم گیر بایستند…
به گزارش ایسنا، پس از جنگ جهانی اول، ایران گرفتار قحطی، بیماری و اپیدمی هاییمانند آبله، وبا، آنفلوآنزای اسپانیایی و… شده بود. همین بود که در ۲۹ دی ماه ۱۲۹۸ موافقت نامه ایبین انستیتو پاستور پاریس و وزارت امور خارجه ایران به امضاء رسید و بدین ترتیب دهمین انستیتو پاستور در شبکه بین المللی انستیتو پاستورهای دنیا، در سال ۱۲۹۹ در ایران تأسیس شد.
در سال ۱۳۰۳ بود که میرزا عبدالحسین فرمانفرمائیان از شاهزادگان قاجار باغی خوش آب و هوا را برای تاسیس مرکز انستیتو پاستور وقف کرد، باغی که با نقشه معماران فرانسوی، تبدیل به پشتوانه سلامت کشور شد.
تا ۵۰ سال بعد از تاسیس انستیتو پاستور ایران، روسای آن فرانسوی بودند. پروفسور مارسل بالتازار که به دلیل فعالیت هایشدر زمینه کنترل بیماری طاعون و هاری سرشناس شد، یکی از افرادی بود که به مدت ۱۵ سال ریاست انستیتو پاستور ایران را برعهده داشت. با این حال به تدریج ایرانیان وارد عرصه شده و مدیریت انستیتو پاستور ایران را برعهده گرفتند.
انستیتو پاستور ایران در طول دوره خدمت خود، علاوه بر فعالیت در حوزه های آموزشی، تشخیص تخصصی بیماری ها، تحقیق و مطالعه و واکسن سازی، پایه گذار حرکات علمی متعدد دیگری نیز بوده است که تأسیس دهکده جذامی ها، راه اندازی سازمان انتقال خون در ایران و ضدعفونی کردن آب شهر تهران از این جمله است.
بعد از گذشت یک قرن، انستیتو پاستور که به دلیل شیوع پاندمی آنفلوآنزای اسپانیایی و کنترل همه گیری ها تاسیس شده بود، در اواخر سال ۱۳۹۸ و در آستانه تدارک جشن یکصد سالگی اش، با یک همه گیری جهانی آن هم با ویروسی ناشناخته مواجه شد و این بار هم به عنوان یار روزهای سخت سلامت ایرانیان سربلند شد.
در حال حاضر و با از گذر از یکصد سالگی انستیتو پاستور، دکتر علیرضا بیگلری، ریاست آن را برعهده دارد.
دکتر علیرضا بیگلری که دوره پزشکی عمومی اشرا در دانشگاه علوم پزشکی همدان به اتمام رساند و بعد هم به عنوان پزشک عمومی در استان محل تولدش یعنی زنجان شروع به کار کرد، جزو ۱۰ درصد دانشجویان ممتاز دوره اشبود و بر این اساس در سال ۱۳۷۵ بورس تحصیلی گرفت و در دانشگاه منچستر انگلیس دکترای تخصصی ژنتیک را دریافت کرد.
وی اوایل سال ۱۳۸۵ به کشور بازگشت و به عنوان هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی زنجان مشغول به کار شد. هشت سال معاون پژوهشی و چهار سال رییس این دانشگاه بود و در این سال ها دانشگاه علوم پزشکی زنجان به عنوان یکی از قطب های پزشکی کشور شناخته شد.
بیگلری مسئولیت کلان منطقه را که شامل دانشگاه های علوم پزشکی زنجان، قزوین، اراک، قم، کرج، ساوه و خمین بود برعهده داشت. بعد از آن در سال ۱۳۹۶ از سوی وزیر وقت بهداشت- دکتر سید حسن قاضی زاده هاشمی به عنوان رییس انستیتو پاستور ایران منصوب شد و در بحران پاندمی کووید۱۹، با کمتر از ۵۰ نفر، شبکه تشخیص کووید۱۹ را راه اندازی کرد که به گفته خودش می تواند در هر تهدید زیستی دیگری هم نجات دهنده سلامت کشور باشد.
ماجرای تشکیل انستیتوپاستور ایران
از پروفسور بالتازار تا همه گیری طاعون و آبله و کرونا
با گذر از صد سال فعالیت انستیتوپاستور ایران و به بهانه سالروز شناسایی ویروس کووید-۱۹ در کشور، تاریخ شفاهی شناسایی و مدیریت این بیماری در ایران را با دکتر علیرضا بیگلری - رییس انستیتوپاستور ایران به گفتگو نشستیم که در پی می خوانید:
دکتر علیرضا بیگلری در ابتدای مصاحبه تفصیلی با ایسنا به تاریخچه تشکیل انستیتوپاستور ایران اشاره می کند و می گوید: مرکز اصلی انستیتو پاستور را که واقع در خیابان پاستور است، میرزا عبدالحسین فرمانفرمائیان وقف کرده است. بعد از آن صبار فرمانفرمائیان هم مرکز تجریش انستیتو پاستور را وقف کرده است. بعد از تاسیس انستیتو پاستور ایران تا ۵۰ سال اول، روسای آن از فرانسه بودند. یکی از افرادی که بیشترین دوران ریاست را در انستیتو پاستور داشته است، پروفسور بالتازار فرانسوی بوده که ۱۵ سال ریاست انستیتو پاستور ایران را برعهده داشته است. بعد از آن روسای انستیتو پاستور ایران، ایرانی می شوند. یکی از اولین روسای ایرانی انستیتو پاستور ایران دکتر مهدی قدسی بوده و بعد از او صبار فرمانفرمائیان که وزیر بهداری دکتر محمد مصدق هم بوده، به مدت ۶ سال از تیر ماه ۱۳۵۰ تا شهریور ۱۳۵۶ رییس انستیتو پاستور ایران بوده است و به همین ترتیب از آن به بعد روسای انستیتو پاستور ایران، ایرانی می شوند.
وی درباره چرایی تاسیس انستیتو پاستور در ایران می افزاید: در قرن گذشته پاندمی و همه گیری آنفلوآنزای اسپانیایی ایجاد شده بود که قبل از کووید ۱۹، بزرگترین پاندمی دنیا بوده و انسان های زیادی را کشته است. درست در سال های پایانی پاندمی آنفلوآنزای اسپانیایی، از جایی که وزارت بهداشتی در ایران نبوده، میرزا عبدالحسین فرمانفرمائیان تصمیم می گیرد که یک موسسه تحقیقاتی سلامت را راه اندازی کند. در این راستا در سال ۱۲۹۸ با انستیتو پاستور فرانسه قرارداد می بندد. به این ترتیب در سال ۱۲۹۹ انستیتو پاستور ایران تاسیس شده و کارش را آغاز می کند. محل فعلی انستیتو پاستور، باغ اطلسی فرمانفرمائیان بوده که یکی از زیباترین باغ های تهران که یکی از بهترین آب ها را داشته، بوده است. فرمانفرمائیان این باغ را به عنوان محل انستیتو پاستور ایران وقف می کند. بر این اساس نقشه های ساخت انستیتو پاستور ایران، از فرانسه می آید و ساخت بنا آغاز می شود. همچنین تمام مراحل ساخت از طریق عکس مستند می شود که آلبوم های آن موجود است و عین همین آلبوم ها در فرانسه هم موجود است.
بیگلری ادامه می دهد: بر این اساس پاستور ایران کارش را آغاز می کند. زمانیکه پروفسور بالتازار رییس انستیتو بوده همه گیری هاییمانند طاعون رخ می دهد که پروفسور بالتازار نه تنها در ایران، بلکه در منطقه از طریق پایگاهی که انستیتو پاستور ایران در روستای اکنلوی همدان دارد، کنترل می کند. پایگاه همدان هم از سوی فردی به نام منوچهر قره گزلو وقف شده است. آن پایگاه هنوز هم پایگاه آموزشی – تحقیقاتی است و بسیاری از کلاس های سازمان بهداشت جهانی برای کشورهای اطراف در این پایگاه برگزار می شود. در عین حال یک پایگاه هم در آمل داریم. یک پایگاه هم در تجریش داریم که خانه آقای صبار فرمانفرمائیان بوده است و آن را برای انستیتو پاستور وقف کرده است. بعد از همه گیری طاعون، بیماری آبله هم با رهبری انستیتو پاستور ایران در ایران کنترل می شود.
یکصدمین سال و کارستان در کارزار کرونا
وی می گوید: قرار بود یکصد سالگی پاستور را در سال ۱۳۹۹ جشن بگیریم و همه اقدامات انجام شده بود تا تمام روسای پاستور دنیا را برای این جشن دعوت کنیم که به یکباره در روز چهارشنبه ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۸، اولین موارد کووید ۱۹ وارد ایران شد و این مراسم لغو شد. اما رییس پاستور فرانسه معتقد است که هیچ مراسمی نمی توانست به اندازه کاری که پاستور ایران در کرونا انجام داد، اعتبار پاستور را در دنیا بالا برد. ایران یکی از قدیمی ترین و بزرگ ترین شعب پاستورهای دنیاست.
بیگلری با بیان اینکه تنوع کاری انستیتو پاستور ایران بالاست، می گوید: ما از ابتدا در چهار حوزه وارد شده و کار کردیم؛ یکی از حوزه ها در زمینه تحقیق در باب مشکلات سلامت کشور بود. دوم درباره خدمات تخصصی تشخیصی بوده است که اکثر آزمایشگاه های مرجع ملی کشور در انستیتو پاستور است. به عنوان مثال در حوزه خدمات تخصصی تشیصی مربوط به هاری، سیاه سرفه و بسیاری از بیماری ها، انستیتو پاستور ایران مرجع است و باید نظر دهد و در بسیاری از موارد مانند آنفلوآنزا هم همکار مرجع است. همچنین وقتی یک ارگانیسم ناشناخته وارد کشور می شود، عموما انستیتو پاستور ایران آن را بررسی می کند.
قدیمی ترین تولیدکننده واکسن در کشور و در منطقه
وی ادامه می دهد: سومین حوزه کاری انستیتو پاستور در زمینه تولید واکسن است که از اولین اقداماتی بوده که انستیتو پاستور ایران، شروع می کند. اگر به تاریخ بازگردید، می بینید که انستیتو پاستور ایران قدیمی ترین تولیدکننده واکسن در کشور و در منطقه است و حتی این واکسن ها را به کشورهای اروپایی هم صادر کرده است. به عنوان مثال واکسن ب. ث. ژ، از بهترین واکسن های ب. ث. ژ دنیاست که تقریبا سه نسل ایرانی ها با این واکسن واکسینه شده اندو خارج از مرزها هم ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون نفر هم با این واکسن واکسینه شده اند. در عین حال ما واکسن ب. ث. ژ دیگری هم برای درمان سرطان مثانه تولید می کنیم که قبلا به صورت یخ زده تولید می شد که حمل و نقل آن به نقاط مختلف کشور بسیار دشوار بود، اما از سال ۱۳۹۸ این واکسن را در انستیتو پاستور ایران به صورت پودر تولید کردیم که به کشور ترکیه هم صادر می شود. چندین کشور دیگر هم طالب این واکسن هستند، اما فعلا تولیدمان می تواند نیاز کشور را تامین کند و بر اساس قراردادی هم که با ترکیه داریم، مقداری از آن را به ترکیه می دهیم.
همکاری با کوبا و ورود ایران به بایوتکنولوژی دارویی
وی می گوید: بعد از انقلاب ایران، تکنولوژی واکسن تغییر کرد. پیش از آن ویروس را اصطلاحا می کشتند و از آن واکسن تولید می کردند، اما از سال ۱۹۸۰ و سال های مقارن با انقلاب ایران، تکنولوژی واکسن تغییر کرده و به سمت بایوتکنولوژی و زیست فناوری می رود. یکی از بزرگترین موفقیت های پاستور بعد از انقلاب، این است که تکنولوژی زیستی یا بایوتکنولوژی را وارد کشور می کند. به طوری که انستیتو پاستور ایران دو دهه پیش وارد همکاری با کشور کوبا می شود و کوبا تکنولوژی و فناوری ساخت واکسن « هپاتیت بی» نوترکیب را به ایران می دهد. تکنولوژی این واکسن از کوبا به ایران منتقل شده و این مقدمه همکاری ما با کوبا بوده است. البته پروژه ساخت این واکسن بسیار طولانی بود و حدود ۱۵ سال طول کشیده تا این فناوری به ایران منتقل شود؛ تعداد زیادی از ایران به کوبا رفته و آموزش دیدند و اکنون نزدیک دو دهه است که این واکسن در کشور تولید شده و در بدن همه ایرانی ها وجود دارد. کسانیکه برای آموزش به کوبا رفتند، اغلب افرادی بودند که کارمندان انستیتو پاستور بودند و بعد از بازنشستگی شرکت های دانش بنیان را راه اندازی کردند. بر این اساس زمینه بایوتک دارویی در ایران شکل گرفت. یکی از اقدامات بزرگ پاستور در تاریخ سلامت ما این است که دریچه ورود بایوتکنولوژی دارویی به کشور می شود.
انستیتو پاستور؛ مادر واکسن سازی کشور
آغاز واکسن سازی با مایه کوبی آبله
بیگلری با بیان اینکه واکسن سازی انستیتو پاستور با مایه کوبی آبله آغاز شد، ادامه می دهد: از اولین سال های تاسیس انستیتو پاستور کار مایه کوبی ها از آبله آغاز شد و قدمت اقدام در حوزه واکسن در پاستور، به اندازه قدمت خود انستیتو پاستور است و پاستور به عنوان یک موسسه معتبر جهانی در تولید واکسن شناخته می شود و هنوز هم هرچه که دانش مربوط به واکسن در کشور وجود دارد، به انستیتو پاستور بازمی گردد. انستیتو پاستور ایران، به نوعی مادر واکسن سازی کشور محسوب می شود. در سال های بعد هم رازی شکل می گیرد که بیشتر به واکسن های دامی معطوف می شود و بعد هم به وزارت جهاد کشاورزی ملحق شد. در حال حاضر صفر تا صد واکسن هاییکه انستیتو پاستور تولید می کند، در کشور تولید می شود و برخی از آن ها را صادر هم می کنیم.
آموزش و تولید کیت های تشخیصی
بیگلری می افزاید: در عین حال در انستیتو پاستور به جز تولید واکسن، تولیدات دیگری هم داریم. به عنوان مثال تولید کیت های تشخیصی را هم انجام می دهیم. مانند کیت تشخیص تب مالت که به صورت کاملا انحصاری از سال های بسیار دور در انستیتو پاستور ایران تولید شده است. در سالی که من مسئولیت انستیتو پاستور را برعهده گرفتم، در نیمه اول آن سال کیت به دلیل برخی مشکلات فنی تولید نشده بود و در کشور کمبود شدیدی بود. حتی کیت هاییکه از خارج از کشور وارد کرده بودند، از نظر کیفی به اندازه کیت های انستیتو پاستور ایران، کار نمی کردند تا اینکه شش ماه کار کردیم و مجددا توانستیم خط تولید این کیت را راه اندازی کنیم. همچنین برخی از محلول های تزریقی نیز در پاستور تولید می شوند.
وی می گوید: در عین حال چهارمین حوزه کاری انستیتو پاستور آموزش است. در چندین رشته دکترای تخصصی از جمله بایوتکنولوژی دارویی، بایوتکنولوژی پزشکی، باکتری شناسی ویروس شناسی و… دانشجوی دکترای تخصصی تربیت می کنیم. همچنین باتوجه به وضعیتی فعلی کشور، سعی می کنیم که به سمت آموزش های مهارتی کادر بهداشت نیز در سراسر کشور حرکت کنیم. همانطور که در کرونا آموزش دادیم که آزمایشگاه ها در حوزه تشخیص کرونا چگونه اقدام کنند.
مهمان ناخوانده قرن و کار بزرگی که نیمه تمام ماند
رییس انستیتو پاستور ایران در ادامه صحبت هایشدرباره حال و هوای انستیتو پاستور ایران در روزهای ابتدایی پاندمی نوظهور قرن که از چین شروع شده بود به ایسنا می گوید: در آن روزها ما درگیر چند کار بزرگ بودیم. از سال ۱۳۹۶ که من به انستیتو پاستور آمدم، تولید دو واکسن بسیار مهم برای کشور را پیگیری کردیم؛ یکی واکسن پنوموکوک یا واکسن ذات الریه کودکان بود که با انستیتو فینلای کوبا کار را پیش می بردیم؛ چراکه در آن زمان این واکسن را فقط دو کشور آمریکا و انگلیس تولید می کردند که تکنولوژی آن را به هیچ وجه به ما انتقال نمی دادند. وقتی متوجه شدیم که کوبایی ها آن را تولید کردند، طی مذاکراتی اعلام آمادگی کردند که این تکنولوژی را به ما انتقال دهند. دیگری واکسن روتاویروس برای اسهال کودکان بود که البته در این حوزه مرگ ومیر زیادی نداریم، اما مراجعات بالاست. بر این اساس اقدامات برای انتقال تکنولوژی این واکسن از کشور هند هم پیش می رفت. این دو واکسن مورد نیاز کشور هستند و دو واکسن اولویت دارند. با تلاش بسیار زیاد از مجلس بودجه و اعتبار را دریافت کرده و همکاری هایمانرا برای ساخت این واکسن آغاز کرده بودیم. بر این اساس تقریبا اقدامات مقدماتی این دو واکسن در حال شکل گیری بود و فکر می کردیم که تا انتهای سال ۱۴۰۰ واکسن روتاویروس و تا انتهای سال ۱۴۰۱ پنوموکوک را خواهیم داشت.
خبرِ " بیماری ناشناخته چینی"
بیگلری می افزاید: در عین حال درگیر تعمیرات بسیار زیاد در خود انستیتو پاستور بودیم؛ چراکه ساختمان سال ها از عمرش گذشته بود و نیاز به تعمیرات و نگهداری جدی داشت. همچنین بسیاری از بخش های کارخانه تولید واکسن کرج هم نیاز به بازسازی مجدد داشت. در آن روزها مشغول این اقدامات بودیم که خبر رسید که یک بیماری جدید در چین شایع شده که بسیار برای ما ناشناخته بود، اما بسیار زود متوجه شدیم که این بیماری بسیار مسری است و وقتی که سایر کشورها آلوده شدند، کشورهای اروپایی و آمریکایی هم اعلام کردند که موارد آن را شناسایی کردند و انتشار سریع موج را در سایر کشورها مشاهده کردیم، من سریعا تمام اقدامات معمول انستیتو پاستور که معطوف به اقدامات آن دو واکسن و تعمیرات بود، متوقف و به معاونینم تفویض کردم و بر بحث « کرونای جدید» تمرکز کردیم. آن روز کووید ۱۹ نمی گفتیم و ویروس با عنوان کرونای جدید شناخته می شد. در آن زمان فقط می دانستیم که این ویروس از خانواده کروناهاست و هیچ اطلاعی از ساختار آن نداشتیم. چین هم اطلاعات زیادی اعلام نکرده بود و اصلا دنیا اطلاعات زیادی نداشت. ما حتی یک نمونه مثبت هم نداشتیم که بتوانیم sequencing انجام دهیم و ببینیم این ویروس چه هست، اما با این حال شروع کردیم تا بررسی کنیم که اگر این ویروس وارد ایران شود، چه اتفاقی می افتد.
بار عظیم کرونای جدید و شبکه تشخیصی محدود
وی ادامه می دهد: برای ما مشخص بود که اگر این ویروس وارد ایران شود، بزرگ ترین سامانه تشخیصی ما سامانه آنفلوآنزا است که فقط ۱۳ آزمایشگاه بود و نمی توانست بار عظیم این بیماری را به دوش بکشد. در عین حال می دانستیم که خط اول، تشخیص خواهد بود و بسیار مهم بود که درست تصمیم بگیریم. از ابتدا همواره بحث بود که آیا تشخیص باید با تست PCR باشد یا با آنتی بادی. در انگلیس ابتدا کیت آنتی بادی را به مردم دادند تا در خانه ها تست انجام دهند. غافل از اینکه این تست زمانی مثبت می شود که کار از کار گذشته است. در آن زمان برای ما کاملا مشخص بود که استفاده از تست آنتی بادی استراتژی درستی نیست. زیرا کسی که به بیماری مبتلا می شد، ۱۴ روز بعد تست آنتی بادی برایش مثبت می شد، اما در طی این ۱۴ روز آلودگی را منتشر کرده است. کدام تست می توانست بیماری را در حالتی که ویروس فعال است، تشخیص دهد؟ . تست PCR. هرچند که کار با این تست هم به تکنیک سختی نیاز داشت و فقط در انستیتو پاستور تست هایشرا آماده کرده بودیم.
ساخت کیت های دست ساز PCR در پاستور
بیگلری می گوید: تقریبا از اوایل دی ماه جلسات را آغاز کردیم که مشخص کنیم که اولا ویروس چه هست و اولین مشکل ما در مواجهه با آن چه خواهد بود. به این نتیجه رسیدیم که اولین مشکل ما تشخیص خواهد بود و بنابراین اولین قدم تشخیص است. در عین حال متوجه شدیم که تست آنتی بادی نمی تواند به ما کمک کند و باید به سمت PCR رویم. در آن زمان کیت PCR نداشتیم و آن را خودمان در انستیتو پاستور با توجه به اطلاعاتی که به سختی از کشورهای مختلفی که آلوده شده بودند گرفتیم و sequencingI هایی که داشتیم، از روی آن ها اولین کیت ها طراحی شد و اولین کیت هایماندست ساز بود. تقریبا ۱۹ بهمن ماه ۱۳۹۸، کیت PCR برای تشخیص کووید ۱۹ را داشتیم، اما بیمار پیدا نمی کردیم. هرچه تست انجام می دادیم، منفی می شد. نمونه مثبت نداشتیم که ببینیم کیت به درستی کار می کند یا خیر. یک نمونه مثبت هم خودمان ساختیم که از آن استفاده می کردیم.
پشت صحنه شناسایی اولین موارد کرونا در ایران
وی ادامه می دهد: در همین شرایط بود که از قم خبر رسید که بیماران تنفسی در قم افزایش یافتند. تصمیم گرفتیم که همه نمونه هاییرا که برای آنفلوآنزا منفی می شود، برای کرونای جدید هم چک کنیم. یادم است که در جلسه ایکه ۲۸ بهمن ماه ۱۳۹۸ در انستیتو پاستور برگزار شد، مطرح شد که فعلا کووید نداریم، اما آخر همان هفته انتخابات مجلس بود و یکی از همکاران پرسید که اگر طی ۴۸ ساعت آینده کرونا شناسایی شد، چه می شود؟ . زیرا بالاخره در انتخابات تاثیر می گذاشت. ما اعلام کردیم که اگر موردی شناسایی کردیم، به شخص وزیر بهداشت وقت اطلاع می دهیم و وزیر تصمیم گیری می کند. چهارشنبه ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۸، وزیر وقت بهداشت با من تماس گرفت و اعلام کرد که چند مورد از نمونه های دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران که برای آنفلوآنزا چک کرده است، برای کرونای جدید مثبت شده اند. این نمونه ها از قم آمده بود و وزیر به ما اعلام کرد که بررسی کنید که آیا نتیجه درست است یا خیر. ما بررسی کردیم و متوجه شدیم که مثبت هستند. کاملا مشخص بود که کووید است، اما با این حال برای اطمینان همان شب سعی کردیم که sequencing را هم انجام دهیم. زیرا اولین تشخیص بود و بسیار سخت بود که به کشور اعلام کنیم که کرونا در کشور وارد شده است.
فقر مطلق تجهیزاتی برای شناسایی کووید ۱۹
انجام روزانه کمتر از ۲۰۰ تست کرونا از سوی ۳ مرکز در کشور
بیگلری می افزاید: همان شب به وزیر وقت بهداشت اطلاع دادم که به احتمال ۹۹ درصد این موارد کرونای جدید هستند و نتیجه ۱۰۰ درصدی را فردا صبح اعلام می کنم. متاسفانه در آن زمان دستگاه های توالی یابی که اکنون داریم، نداشتیم و فقر مطلق دستگاه ها را داشتیم. پنجشنبه ابتدای اسفند ماه در وزارت بهداشت جلسه ایبرگزار شد که در آنجا اعلام شد که اولین گلوگاه، تشخیص است و تشخیص به انستیتو پاستور ایران محول شد. زمانیکه به انستیتو بازگشتم اعلام کردم که تمام همکارانی که مایل به شرکت در این کار هستند، جمع شوند. در انستیتو اولین جلسه را در روز پنجشنبه یکم اسفند ماه برگزار کردیم تا بررسی کنیم که چه باید انجام دهیم. در کشور هم فقط سه مرکز انستیتو پاستور، دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران و بیمارستان مسیح دانشوری می توانستند تست انجام دهند و کل ظرفیت تست این سه مرکز، به ۲۰۰ تست در روز هم نمی رسید.
تشخیص کشوری کرونا روی دور تند؛ با کمتر از ۵۰ نفر!
وی می گوید: بر این اساس سریعا چند تیم تشکیل دادیم و طی چند روز ظرفیت مان را به ۱۸۰۰ تست در روز رساندیم و وزارت بهداشت هم به تمام دانشگاه های علوم پزشکی نامه نوشت که نمونه ها را به انستیتو پاستور ارسال کنند. در انستیتو پاستور ترافیک عظیمی راه افتاده بود که باید جواب ها را آماده می کردیم که طبعا با تاخیر می رفت. در همان زمان برخی همکاران می گفتند این وظیفه بسیار بزرگی است و احتمالا پاستور نمی تواند از عهده آن برآید و یک نوع بدنامی برای کشور باقی می ماند. به همین دلیل تمام کار را به صورت داوطلبانه پیش بردم و اعلام کردم که کسانیکه می توانند کار کنند، بیایند. عمده کسانی که پای کار آمدند، بچه های جوان بودند که متوسط سنی شان ۳۰ سال بود. کل افرادی که در ابتدای کرونا در کشور درگیر تشخیص شدند، ۴۰ یا زیر ۵۰ نفر بودند. افرادی بودند که کادر پاستور بودند، اما ماه ها به پاستور نیامدند، اما کسانی که تصمیم گرفتند وارد کار شوند، حتی خانواده هایشانرا هم نمی دیدند و اغلب خانواده هایشانرا به شهرستان فرستادند یا کسانیکه خانواده هایشاندر تهران بودند، ما جایی را فراهم کردیم که به خانه نروند. یکی یکی بچه ها بیمار شدند و جایی را آماده کردیم که دوره قرنطینه را در آنجا بگذرانند. اولین افرادی هم که درگیر شدند، کسانی بودند که ۳۰ بهمن ماه به قم اعزام کرده بودم که اوضاع را رصد کنند و واقعیت را از نزدیک ببینند که آنها از قم برگشتند و مبتلا شده بودند.
کار ۲۴ ساعته و خوابیدن روی کارتن و در سرما
بیگلری می گوید: در آن دوران ساعت کار نداشتیم. یک گروهی که کارشان این نبود، غذای بچه ها را تامین می کردند. کار ۲۴ ساعته بود و یادم است که یک روز ساعت شش صبح به آزمایشگاه سر زدم و دیدم که اغلب بچه ها در سرما، آن هم در چند اتاق خرابه ایکه آن ها را آزمایشگاه کرونا کرده بودیم، روی کارتن خوابیده اندو از خستگی خواب رفته بودند.
و اما سایه سنگین تحریم…
بیگلری با اشاره به مشکلات تشخیص در روزهای ابتدایی کرونا، اظهار می کند: کم کم آموزش دانشگاه ها را آغاز کردیم. یکی از مشکلات ما این بود که به مواد اولیه دسترسی نداشتیم. در حالی که کشورهای دیگر به راحتی به مواد اولیه دسترسی داشتند. در عین حال مواد اولیه ما در فرودگاه ها گیر می افتاد. ما مواد اولیه که می رسید، آن ها را از فرودگاه می گرفتیم، در انستیتو کیت ها را تولید و در دانشگاه های علوم پزشکی توزیع می کردیم. کیت هم به سختی به دست مان می رسید. یادم است که در یکی از موارد مجبور شدم کیت را به یکی از کشورهای همسایه بدهم، بعد سفارتخانه ایران در آن کشور، محموله را به مرز رساند و ما از مرز توانستیم کیت ها را با هلی کوپتر بیاوریم و صبح به دانشگاه های علوم پزشکی برسانیم.
وی با بیان اینکه به تدریج تعداد آزمایشگاه های تشخیصی کرونا افزایش یافت، می گوید: هرچه تعداد آزمایشگاه ها افزایش می یافت، بار انستیتو پاستور کمتر می شد. اواخر اسفند بود که ۷۰ آزمایشگاه ایجاد شد. با این حال اعلام کردیم که کل کشور باید با یک روش کار تشخیص را انجام دهد. در هفته آخر اسفند روزانه ۶۰۰۰ تست می توانستیم در کل کشور انجام دهیم. یادم است که در روزهای اول دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی می گفت که برای تایید مثبت بودن یک بیمار باید سه ژن بررسی شود، اما واقعا کیت به اندازه کافی در دسترس ما نبود. ما روزانه فقط می توانستیم ۶ هزار واکنش انجام دهیم، اگر از سه ژن استفاده می کردیم، فقط دو هزار بیمار را می توانستیم تعیین تکلیف کنیم. با این حال اطلاعات کافی به دست آمد که بررسی یک ژن برای تایید بیماری کافی است. هرچند که منجر می شود که ۵ درصد اضافه تشخیص داشته باشیم، اما منجر به انجام تعداد بیشتری تست می شد. روزهای اول سازمان جهانی بهداشت به ما اعتراض می کرد، اما بعد از چند روز نماینده سازمان جهانی بهداشت تایید کردند که روش انستیتو پاستور درست است و به سایر کشورها هم توصیه کردند که از پروتکل ایران استفاده کنند. در عین حال سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده بود که از مردم در جامعه تست بگیرید، در حالی که اپیدمی در ایران شکل گرفته بود و ما انرژی، ظرفیت و تست هایمانرا به بیمارستان ها اختصاص داده بودیم. در ایتالیا و اسپانیا که تست بیمارستانی شان را کامل پوشش نداده بودند، مرگ های بیمارستانی بسیاری اتفاق افتاد. سر این دو موضوع نظر سازمان بهداشت جهانی با ما متفاوت بود، اما ظرف کمتر از ۱۰ روز تایید کردند که روش ما درست است و به دنیا هم اعلام کردند.
آغاز تولید داخلی کیت تشخیص کرونا
بیگلری با بیان اینکه از اوایل اسفند ماه هم فراخوان تولید کیت های داخلی را دادیم، اظهار می کند: تولیدکنندگان آمدند و بررسی ها را آغاز کردیم و آخر اسفند ماه دو یا سه شرکت را تایید کردیم تا وارد تولید انبوه شوند. تقریبا فرودین ماه تعداد بیشتری از کیت ها را بررسی کردیم. در شلوغی آن روزها انستیتو پاستور از یک طرف کار تشخیصی کشور را انجام می داد، از طرفی آموزش می داد، از طرفی کیت تامین می کردیم و در کنار همه این اقدامات باید برای شرکت های تولیدکننده هم کار بسیار سخت ارزیابی کیت را انجام دهیم. همزمان در اسفند ماه هم خرید انبوه کیت را از کشورهای مختلف از جمله چین آغاز کردیم که حدود ۲۰ نوع کیت تولید می کرد که ما دو تا سه نوع از کیت های خوبش را خریداری کردیم. بعد هم به این نتیجه رسیدیم که اگر توزیع با پاستور باشد، هم سرعت و هم نظارت بیشتر و دقیق تر است. شب ها که بار می رسید تا صبح کیت ها را بین استان ها تقسیم بندی می کردیم و بعد استان ها کیت ها را تحویل می گرفتند.
وی ادامه می دهد: در عین حال باید توجه کرد که کشورهای پیشرفته دستگاه هاییداشتند که می توانستند ۳۰۰۰ تست را در یکبار انجام دهند، اما دستگاه های کوچک ما حداکثر ۹۶ تست را می توانست انجام دهد و ما به دستگاه های عظیم تشخیصی دسترسی نداشتیم که این هم به دلیل تحریم ها بود، مانند مشکلی که در مواد اولیه داشتیم. با این حال روشی انتخاب کردیم که در همه شهرها قابل انجام بود. به هر حال شبکه تشخیصی به تدریج شکل گرفت و در خرداد ماه ۱۳۹۹ به جایی رسیدیم که به اندازه کافی تولید کیت و ظرفیت آزمایشگاهی در اختیار داشتیم. حال باید کنترل کیفی شرکت های تولیدکننده و آزمایشگاه ها را انجام می دادیم. در خرداد و تیر ۱۳۹۹ بسیاری از رسانه ها اعلام کردند که کیفیت برخی آزمایشگاه ها خوب نیست که شروع به رصد این ۵۰۰ آزمایشگاه تشخیصی کردیم. به طوری که نمونه مجهول می فرستادیم که باید آن ها را انجام داده و به ما برگردانند. بنابراین پاستور شبکه تشخیص مولکولی را ایجاد و ساماندهی کرد و یک کار تیمی بزرگ برای تشخیص مولکولی کووید راه انداخت، اما این فقط برای کووید نیست و برای هر مشکل دیگری و هر تهدید زیستی دیگری این شبکه یک کمک بسیار بزرگ است.
وی درباره ظرفیت فعلی انجام تست کرونا نیز به ایسنا می گوید: در حال حاضر به راحتی قابلیت انجام ۲۰۰ تا ۲۵۰ هزار تست روزانه در کشور وجود دارد. در عین حال ظرفیت تولید کیت مان بسیار بیش از این است، اما باید بسته به نیاز، آزمایش انجام شود. زیرا اگر تست را انجام دهیم، اما نتوانید افراد را قرنطینه کنید، هزینه از بین رفته است. این وزارت بهداشت است که تعیین می کند، چقدر تست باید انجام شود. به عنوان مثال در اُمیکرون فرصتی برای تست وجود ندارد. کسی که علامت پیدا می کند تا برای تست مراجعه کند، ده ها و شاید صدها نفر را آلوده کرده است و تا جواب تست بیاید، ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر را آلوده می کند. بهتر است که فردی که علامت دار می شود، در قرنطینه مانده و تماس هایشرا کم کند.
آیا وجود کرونا در کشور به محض شناسایی، اعلام شد؟
منشاء ورود کرونا به ایران چه بود؟
بیگلری در ادامه درباره برخی انتقادات مبنی بر ورود کرونا به کشور از آذر ماه ۱۳۹۸ و شائبه اعلام دیرهنگام ورود ویروس به کشور، تصریح می کند: شواهدی را که بعدا بررسی کردیم و نمونه های آنفلوآنزایی که از دی و بهمن ماه رسیده بود و به صورت گذشته نگر بررسی کردیم، در نمونه های بهمن می شد به مواردی رسید که کووید بودند. در ابتدا ما دو کانون جدا داشتیم. قم و گیلان دو کانون جدا بودند. اینکه منشاء کرونا در قم چه بود، مشخص نیست که آیا منشاء تجاری که با چین ارتباط داشتند بود، طلبه های چینی که در حوزه بودند یا کارخانه هاییکه از قم با چین در ارتباط بودند؟ . واقعا نمی دانیم، اما می دانیم که قم و گیلان دو کانون جدا بودند. در گیلان هم چند وقت قبلش یک تیم وزنه برداری از چین آنجا بودند. بنابراین ویروس قبل از آن وارد کشور شده بود، اما اینگونه نبوده که تشخیص داده باشیم، اما اعلام نشود.
وی تاکید می کند: کانون تشخیص انستیتو پاستور بود و دقیقا وقتی که تشخیص مسجل شد، کمتر از ۱۰ دقیقه طول کشید تا من به وزیر وقت بهداشت اطلاع دادم که گفت شما تایید قطعی را بدهید تا ما شفاف اعلام کنیم و کمتر از چند ساعت طول کشید که وزیر وقت بهداشت اعلام عمومی کرد. بنابراین قبل از ۳۰ بهمن ماه واقعا مورد مثبت شناسایی شده نداشتیم.
شبکه آزمایشگاهی و شناسایی واریانت ها در کشور
رییس انستیتو پاستور ایران درباره امکانات توالی یابی و امکان شناسایی جهش های کرونا در کشور نیز به ایسنا می گوید: اولا تصمیم درستی بود که شبکه ایجاد کردیم و اجازه ندادیم که هرکس برای خودش کار کند. همین جهش ها را شبکه ها پیدا کرده و به ما گزارش دادند. یادم است وقتیکه واریانت آلفا یا انگلیسی وارد کشور شد، خوزستان بود که اولین هشدار را داد. زیرا کیت ها طوری بودند که اگر جهش بود، از سه ژن، یک ژن کار نمی کرد و در آنجا می شد مشکوک شد که دارد اتفاقی می افتد یا انتشار ویروس تغییر می کرد که شبکه به ما گزارش می کرد. همچنین یکی از واریانت ها را هرمزگان اولین بار به ما گزارش کرد. ما خودمان هم موتاسیون های محلی داشتیم، اما زیاد بالا نمی آمدند، اما واریانت های دلتا، بتا و… فراگیر می شدند و آزمایشگاه های شبکه بودند که اطلاع می دادند و اُمیکرون را هم یکی از آزمایشگاه های شبکه در تهران شناسایی کرد.
وی می گوید: در ابتدا امکانات توالی یابی مان بسیار ضعیف بود. به طوری که یک دستگاه بسیار قدیمی داشتیم که هر روز باید آن را تعمیر می کردیم. دستگاه NGS هم نداشتیم که طی دو ماه اخیر دو دستگاه توالی یاب و NGS تحویل گرفتیم که NGS به محض تحویل و در کمتر از پنج روز راه اندازی شد. اصلا شرایطمان حتی شبیه به سال قبل هم نیست، ابتدای کرونا که مصیبت داشتیم. همیشه سعی کردیم که واریانت ها را به سرعت و به موقع شناسایی کنیم که اکنون هم امکاناتش را کامل داریم. کیت ها را هم در اختیار داریم. در عین حال نکته مهم این است که واریانت ها که وارد می شوند، ما کیت های تولید داخلی مان را با آن واریانت چک کرده و با واریانت جدید تطبیق می دهیم و اعلام می کنیم که مثلا فلان کیت حساسیتش روی فلان واریانت کم است. اکنون ۱۰۰ درصد کیت هایمانتولید داخلی است.
بیش از ۹۰ درصد از واریانت در گردش کشور، اُمیکرون است
بیگلری ادامه می دهد: به محض اینکه اُمیکرون آمد و روز دومی که آفریقای جنوبی اُمیکرون را تایید کرد، گروه کار کیت سازی را آغاز کرد و سه هفته قبل از اینکه اُمیکرون وارد کشور شود، ما کیت های ساخت خود انستیتو پاستور را در شبکه توزیع کرده بودیم. کیت های معمولی نشان می دهد که فرد مبتلا به کروناست، اما نمی گوید که مثلا فرد مبتلا به دلتاست یا اُمیکرون. در هفته های اول اعلام کردیم که کسانی که از خارج از کشور آمدند و علامت داشتند، با کیت مخصوص اُمیکرون بررسی شوند، کسانیکه در آی سی یو فوت می کردند هم با اُمیکرون بررسی می شدند تا کشندگی واریانت را بررسی کنیم و همچنین کسانیکه بیماری های زمینه ایو نقص ایمنی داشتند. همچنین از استان ها خواسته بودیم که به صورت رندوم (تصادفی) یک درصد از نمونه ها را بررسی کنند که آیا اُمیکرون هست یا خیر.
وی در پایان بخش اول گفتگوی تفصیلی با ایسنا تاکید می کند: در حال حاضر می دانیم که بیش از ۹۰ درصد از واریانت در گردش در کشور، اُمیکرون است و حدس ما این است که کمتر از پنج درصدشان دلتاست.
مصیبت کرونا که آمد، انستیتوپاستور ایران سبقه یکصد ساله اشرا به کار بست تا علاوه بر تامین و تولید تجهیزات تشخیصی این بیماری، به ساخت واکسن نیز ورود کند؛ در همین راستا هم ماه ها دوندگی برای صدور مجوز و تامین ارز، برخی نامهربانی ها و عدم حمایت ها را به جان خرید تا برای نجات کشور وقت اضافه بخرد…
به گزارش ایسنا، با شروع غائله کرونا، جهان به فکر راه چاره برای تسلط بر این ویروس مرموز و وحشی بود. در حالی که درمان ها و داروهای مختلف بر درد و مرگ کووید۱۹ افاقه نمی کردند و یکی پس از دیگری رد می شدند، زمزمه واکسن پذیر بودن پاندمی قرن مطرح شد و همه جهان را به تکاپو انداخت تا واکسنی برای رهایی از شر ویروسِ مرگ، بسازد.
بر این اساس علی رغم حساسیت های واکسن سازی، به دلیل شرایط اضطراری و بحرانی کووید۱۹ باید واکسن ها در عرض چند ماه ساخته شده، مطالعاتشان را طی کرده و وارد بازار مصرف می شدند. هرکس باید خودش و کشورش را نجات می داد و واکسن سازی تنها راه خلاصی از شر مرگ بود، اما مانند همیشه مناسبات جهان به گونه ایپیش رفت که این بار هم آپارتاید و تبعیض بر نجات جان انسان ها رخنه کرد و کشورهای پیشرفته واکسن کرونا را تولید و نسبت به واکسینه کردن جمعیت شان اقدام کردند. به طوری اولین واکسن های کرونا نظیر آسترازنکا، فایزر، مدرنا و اسپوتنیک و بعد از آن هم سینوفارم و سینوواک چین و بهارات هند به بازار آمدند.
در ایران نیز دولتی ها چند مسیر را برای تامین واکسن مورد نیاز کشور در پیش گرفتند؛ مذاکره با واکسن سازان خارجی و واردات واکسن کرونا و پیش خرید واکسن از سبد واکسیناسیون کووکس که در سازمان جهانی بهداشت شکل گرفته بود، مشارکت در تولید واکسن باسایر کشورهای واکسن ساز و البته تولید داخلی واکسن کرونا.
بر این اساس در بهار ۱۳۹۹ اولین فکر برای ساخت واکسن کرونا در وزارت بهداشت و البته در انستیتو پاستور ایران به عنوان « مادر واکسن سازی کشور» شکل گرفت و قرار شد که انستیتو پاستور ایران که پیش از آن درگیر پیشبرد پروژه ساخت دو واکسن پنوموکوک و روتاویروس بود، علاوه بر پیشبرد واکسن سازی داخلی علیه کرونا و ساخت واکسن آدنوویروسی، بحث تولید مشترک واکسن کرونا را نیز پیش برد. به این ترتیب بعد از بررسی های تخصصی و کیفی، کشور کوبا برای تولید مشترک واکسن با انستیتو پاستور ایران انتخاب و واکسن پاستوکووک به عنوان اولین واکسن سه دزی علیه کووید۱۹، در جهان متولد شد؛ واکسنی که به گفته رییس انستیتو پاستور ایران می تواند ۹۶.۵ درصد از ابتلا به بیماری شدید و بستری شدن، پیشگیری کند.
البته تولید این واکسن در کشور فراز و فرودهای بسیاری داشته و دارد، از تامین دیرهنگام ارز و دوندگی های شش ماهه برای تحقق تعهدات ارزی تا فرآیند طولانی مدت صدور مجوزها، عدم حمایت برای ساخت واکسن آدنوویروسی پاستور و… از گلایه هاییاست که واکسن سازان پاستور ایران از آن گله دارند؛ به طوری که رییس انستیتو پاستور ایران ضمن تشکر از همه کمک ها و حمایت هاییکه در فرآیند ساخت واکسن در پاستور انجام شده، می گوید که آرزو می کردم که مقدار بیشتری مهربانانه تر مورد حمایت قرار می گرفتیم.
البته وی که طی دو سال گذشته بیشترین آسیب جسمانی را به دلیل اضطراب ها و دوندگی های ناشی از تولید واکسن کرونا متحمل شده، معتقد است که در بحران کرونا در درست ترین جای ممکن حضور داشت و به صراحت می گوید که اگر دوباره چنین بحرانی تکرار شود، همین مسیر را خواهد رفت.
بخش دوم گفت و گوی تفصیلی ایسنا با دکتر علیرضا بیگلری-رییس انستیتو پاستور ایران با موضوع تاریخ شفاهی مدیریت کرونا و ساخت واکسن این بیماری در کشور را در پی بخوانید:
واکسن سازی علیه کرونا و پروژه خرید واکسن خارجی
دکتر علیرضا بیگلری درباره چرایی انتخاب کوبا از سوی انستیتو پاستور برای تولید مشترک واکسن کرونا به ایسنا می گوید: ما خودمان در پاستور تا خرداد ۱۳۹۹ واقعا درگیر تشخیص بودیم. زیرا مساله اصلی تشخیص بود. در دنیا هم اولین واکسن هاییکه در دسترس قرار گرفتند واکسن های آسترازنکا، فایزر و اسپوتنیک بود. در ماه های بعد هم واکسن سینوفارم، سینوواک چین و واکسن بهارات هند به بازار آمد. تقریبا می توان گفت که پروژه تلاش برای خرید واکسن با تک تک این کشورها انجام شد.
چراغ سبز روس ها به ایران برای تامین واکسن اسپوتنیک
امیدواری از دریافت واکسن از کووکس
بیگلری می گوید: در عین حال ایران چندین راه را برای تامین واکسن در پیش گرفت؛ یکی اینکه با تک تک کشورها برای دریافت واکسن وارد مذاکره شد. صادقانه بگویم که تنها کشوری که چراغ سبز زودهنگامی به ایران داد، کشور روسیه بود که داشت اسپوتنیک را تولید می کرد و در فازهای ابتدایی کارآزمایی بود. این کشور اعلام کرد که اگر تولید کنم، حتما ایران را در اولویت می گذاریم و اولین واکسنی هم که وارد کشور شد، اسپوتنیک روسی بود. کشورهای دیگر عملا اعلام کردند که اولویت خودمان هستیم. حتی بین کشورهای اروپایی هم برای تامین واکسن دعوا بود. بنابراین ایران با همه کارخانجات واکسن سعی کرد که وارد صحبت شود. راه دوم تامین واکسن کووکس بود؛ یعنی سبد سازمان جهانی بهداشت که پیش می رفت و یک امیدواری بود که شاید بهداشت جهانی بتواند واکسن دهد. زیرا ایران نگران بود که مانند مواد اولیه و تشخیصی، تحریم شود و واکسن به کشور ندهند که تا حد زیادی هم اینطور بود.
واکسن سازی بومی علیه پاندمی قرن و پولی که نبود
وی ادامه می دهد: در بهار ۱۳۹۹ اولین فکر برای ساخت واکسن کرونا هم در وزارت بهداشت و هم در انستیتو پاستور ایران شکل گرفت. یادم است که در فروردین ماه در اوجی که گرفتار تشخیص بودیم، جلسه ایدر انستیتو پاستور گذاشته و از همکاران خواستیم طرح هایشانرا ارائه دهند. حدود ۱۲ طرح را که شش موردش به واکسن مرتبط بود، به معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری معرفی کردیم و یک طرح واکسن را هم خودمان داخل پاستور شروع کردیم. زیرا تخصص خودم بود و می دانستم که به هیچکس نیاز نداریم؛ واکسن بر مبنای آدنوویروس بود. مانند آسترازنکا، اسپوتنیک و… که آن را پیش بردیم، اما تامین مواد برای تامین واکسن بسیار سخت بود و به سختی می توانستیم تامین کنیم و از طرفی منابع پولی هم در پاستور در اختیار نبود. در عین حال هنوز خیلی ها اعتقاد داشتند که واکسن، واکسن موثری مانند سایر بیماری ها نخواهد بود که با یک واکسن همه چیز تمام شود که مشخص شد درست هم هست.
۳ تردید برای واکسن سازان داخلی
بیگلری می گوید: تقریبا اواخر پاییز داشتیم واکسن آدنوویروسی خودمان را پیش می بردیم و برکت هم کارش را آغاز کرده بود و زمزمه های واکسن رازی هم مطرح شده بود. واکسن آسترازنکا و اسپوتنیک گل کرده بود و جانسون اندجانسون هم داشت وارد بازار مصرف می شد. تا اینکه صحبت از این شد که ممکن است پروژه های داخلی در یک زمان درست به نتیجه نرسد یا ممکن است حجم تولید کافی نباشد یا ممکن است بتوانیم آزمایشگاهی تولید کنیم، اما در سطح صنعتی قادر به تولید نباشیم. از آنجایی که پاستور تنها واکسن ساز مستقیم متصل به وزارت بهداشت بود، بر این اساس دولت و وزیر وقت بهداشت از پاستور خواست که در یک پروژه بین المللی مشارکت کنید تا اگر واکسن های داخلی به مشکل خورد، حداقل یک واکسن تولید مشترک داشته باشیم.
چرا کوبا؟
وی ادامه می دهد: ما چهار انتخاب داشتیم؛ یکی از انتخاب ها اسپوتنیک روسی بود، یکی سینوفارم چین، یکی بهارات هند و دیگری هم واکسن کوبا بود. با توجه به اینکه اسپوتنیک روسی تمایل نشان می داد که کار کنیم، خودمان می توانستیم آدنوویروس را بسازیم و نیازی نبود که در اسپوتنیک مشارکت کنیم. زیرا تکنولوژی آدنوویروس را داریم و ساختیم. اگر با آن ها شراکت می کردیم، آدنوی خودمان زیر سوال می رفت. طی این مدت هم من برای داوری واکسن اسپوتنیک به روسیه رفتم تا مدارک شان را ببینم و به ایران بیاوریم. در آنجا متوجه شدم که دز اول اسپوتنیک واکسن خوبی است، اما می دانستم که خودمان می توانیم تولید کنیم. در عین حال شواهد نشان می داد که واکسن های آدنویی ممکن است موثر باشند، اما عوارضی خواهند داشت. همانطور که الان هم مشاهده شد. انتخاب دیگر سینوفارم و بهارات هند بود که آن ها ویروس غیرفعال کار می کردند. ساخت واکسن غیرفعال تاسیسات هزینه بری دارد از آنجایی که برکت هم داشت همان کار را انجام می داد، معتقد بودم که نباید دوباره کاری کرد.
۳ ویژگی واکسن کرونای کوبایی- ایرانی
بیگلری ادامه می دهد: بر این اساس به این نتیجه رسیدم که بهترین کار سرمایه گذاری و مشارکت بر روی واکسن های پروتئینی است. وقتی با کوبایی ها تماس گرفتیم، دیدیم که آن ها هم به همین نتیجه رسیده اند. در عین حال ما واکسن پروتئینی را هم در کشور شروع کردیم، اما به این نتیجه رسیدیم که پروتئینِ تنها، ایمنی خوبی نمی دهد. همین نتیجه را کوبایی ها هم گرفته بودند. از آنجایی که قبلا پنوموکوک را هم با کوبایی ها پیش می بردیم، به این جمع بندی رسیدیم که پلتفرم پنوموکوک بهترین پلتفرم ساخت واکسن کووید هم می تواند باشد؛ زیرا ایمن است و از آن پلتفرم برای تزریق به کودکان استفاده می کنیم. بنابراین واکسن ایمن است، اما فناوری در این واکسن وجود دارد که پروتئین های کووید بر روی پروتئین توکسوئید کزاز سوار می شود و این فناوری با عنوان کنژوکاسیون در اختیار کوبایی هاست. البته ما این راه را هم داشتیم که واکسن پروتئینی را با فرانسوی ها و انستیتو پاستور فرانسه کار کنیم که مایل هم بودند، اما پروژه آن ها منطقی به نظر نمی رسید و با وجود هزینه بسیار بالا، پروژه شان در همان فاز اول شکست خورد و متوقف شد.
وی می گوید: دیدیم که کار با کوبا به خوبی پیش می رود و از آنجایی که این واکسن پروتئین کنژوگه است، کسی نتوانسته آن را بسازد. بنابراین مشاهده کردیم که کار در فاز حیوانی به خوبی جواب داد. واکسن هم سه ویژگی داشت؛ یکی اینکه واکسن طراحی شده پروتئنی و بی خطر بود، دوما از آنجایی که کنژوگه است، کارایی بسیار بالایی دارد، سوما از آنجایی که شش آنتی ژن کووید روی توکسوئید کزاز قرار می گیرد، واکسن قابلیت این را دارد که می تواند با چند جهش همزمان مقابله کند که این یک نوآوری بزرگ بود. هیچ یک از واکسن های کووید دنیا این قابلیت را نداشتند.
ایده دُز یادآور
بیگلری می گوید: مقداری که پیش رفتیم، این ایده مطرح شد که دو دز واکسن کافی نخواهد بود و به دزهای یادآور هم نیاز خواهد بود. در نهایت تصمیم بر این شد که دز یادآوری تولید کنیم که به همه واکسن های دیگر هم بخورد. در نتیجه پاستوکووک پلاس هم طراحی شد. بنابراین پاستوکووک پلاس اولین واکسن دنیاست که با هدف یادآور و بوستر طراحی شده است.
شرط ایران برای مشارکت با کوبا و آغاز تولید مشترک
وی اظهار می کند: با این حال شرط ایران و وزیر بهداشت وقت این بود که فاز اول در کوبا حتما انجام شود و بعد وارد مشارکت شویم. تا قبل از آن هیچ سرمایه گذاری نکرده بودیم و تنها از نظر علمی در کنارشان بودیم. بعد از انجام فاز اول که نتایج را دیدیم، وارد قرارداد تولید مشترک شدیم. در عین حال قرار بر این بود که فاز دوم مطالعه هم در ایران و هم در کوبا انجام شود، اما کوبایی ها خیلی سریع فاز دو را آغاز کردند و نتایج را که دیدیم، به این نتیجه رسیدیم که نیاز به تکرار فاز دوم در ایران نیست. تصمیم بر این شد که فاز سوم مطالعه را در ایران انجام دهیم.
پروسه طولانی سازمان غذا و دارو برای مجوز به پاستور
بیگلری با بیان اینکه کوبا ۴۴ هزار نفر را وارد مطالعه کرد و ما در فاز سوم ۲۴ هزار نفر را وارد مطالعه کردیم، می افزاید: در آن زمان ما روی پیک دلتا بودیم و وحشتناک درگیر بودیم. مطالعه را بسیار سخت طراحی کردیم. البته پروسه های سازمان غذا و دارو هم بسیار طول کشید تا به ما مجوز دهد. ما بهمن ماه یا اسفند سال گذشته می توانستیم مطالعه را آغاز کنیم، اما آنقدر پروسه طولانی شد که مطالعه شروع نشد. البته سازمان غذا و دارو هم تاکنون تجربه ارائه مجوز برای مطالعه بالینی فاز سوم نداشت و ما اولین جایی بودیم که می خواستیم مطالعه فاز سوم را انجام دهیم.
آغاز فاز سوم مطالعه بالینی پاستوکووک
رییس انستیتو پاستور ایران می گوید: بر این اساس ششم اردیبهشت در اصفهان کار را شروع کردیم و عملا شهرها یکی بعد از دیگری وارد شدند و در هشت شهر ساری و بابل، اصفهان، یزد، کرمان، بندرعباس، یزد، زنجان و همدان فاز سوم مطالعه بالینی را انجام دادیم. می دانستیم که روش چند مرکزی کار را دشوار می کند. یک زمانی مانند واکسن سازان دیگر مطالعه بالینی را در هتل انجام می دهید، اما یک زمانی مطالعه بالینی را به صورت چند مرکزی انجام می دهید که کار را بسیار سخت می کند. زیرا باید واکسن را بدهید تا هشت گروه دانشگاهی امتحان کنند و کنترل آن هم بسیار سخت است، اما از آنجایی که می دانستیم با انجام مطالعه در چند شهر و روی گروه ها و اقوام مختلف، نتیجه بهتر مشخص می شود، این روش انتخاب شد. واکسن بررسی و خوشبختانه نتیجه کارآزمایی فاز سوم در ۱۷ مهر ماه جمع بندی شد که نشان داد که این واکسن ۹۶.۵ درصد می تواند از بیماری شدید و بستری شدن جلوگیری کند. مطالعه کودکان هم همزمان در کوبا انجام شده بود. به این ترتیب بود که واکسن از سازمان غذا و دارو مجوز دریافت کرد.
وی ادامه می دهد: از شهریور ماه به ما ابلاغ شد که عمدتا برای کودکان واکسن را تولید کنید. تاکنون ۱۵ میلیون دزی که تولید کردیم، از قرنطینه گذشته و ارائه کردیم، ۱۰ میلیون دزش با هدف کودکان بوده که نیاز به پلاس ندارد و پنج میلیون دزش را با هدف بزرگسالان تولید کردیم که ۳ میلیون و ۳۰۰ هزارتای آن پاستوکووک بود و ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تای آن پلاس بود. اما وقتی وارد مهر و آبان شدیم، بحث دز سوم و بوستر واکسن ها مطرح شد و از آنجایی که این واکسن بوستری بود که به همه واکسن های دیگر می خورد، همه آمدند تا از بوستر ما استفاده کنند. در حالی که ما واکسن پلاس را به اندازه تولید خودمان تولید کرده بودیم. ۶۰ میلیون نفر سینوفارم تزریق کردند، اما مطالعات ما نشان می دهد که پلاس پاستور، خیلی بهتر از سینوفارم و بهارات سیستم ایمنی را به عنوان دز سوم فعال می کند و استقبال بسیار زیادی هم از واکسن شد. زیرا عوارض ندارد و آنتی بادی آن بسیار قابل توجه است.
واکسن دیر وارد کشور شد؟
عده ایمعتقدند که ایران دیرهنگام واردات و تولید واکسن کرونا را آغاز کرد، بیگلری در این باره به ایسنا می گوید: ایران دیرهنگام وارد مذاکرات نشد، اما واقعا زمانی به ما واکسن دادند که خودشان جمعیت شان را واکسینه کرده بودند. بنابراین کشورها اول خودشان را واکسینه می کنند و اگر هم قرار باشد واکسن به کشوری دهند، ابتدا به کشورهایی که از نظر سیاسی به آن ها نزدیک تر هستند می دهند.
بیگلری می گوید: داوری واکسن اسپوتنیک را من انجام دادم و یادم است که وقتی واکسن وارد کشور شد، مقاومت زیادی در مقابلش بود. یکی از اساتید بزرگ عفونی کشور متاسفانه اعلام کرد که اسپوتنیک واکسن خوبی نیست. در حالی که اگر به تاریخ نگاه کنید، در کادر درمان روزی هفت تا هشت کشته داشتیم، اسپوتنیک که تزریق شد، مرگ و میرمان کم شد. تفکراتِ این بد است و آن خوب است، به ضرر سلامت جامعه است و وقتی یک متخصص عفونی کشور چنین صحبتی را مطرح می کند، دست وزارت بهداشت هم باز نیست. مشکلی که اسپوتنیک داشت، این بود که تولیدش زیاد نیست و همان زمان هم به وزیر بهداشت وقت اعلام کردم که نمی توانند بیش از پنج میلیون دز تولید کنند.
یک مخالفت خارج از وزارت بهداشت
وی درباره چرایی عدم مشارکت ایران در کارآزمایی بالینی واکسن های سایر کشورها نیز به ایسنا می گوید: سوالی که امروز به راحتی جواب می دهیم، دیروز نمی شد به این راحتی به آن جواب داد. زیرا متاسفانه تفکری در بیرون از وزارت بهداشت جا افتاده بود که می گفتند ما موش آزمایشگاهی کشورهای دیگر شدیم و این تفکر خیلی پژواک و انعکاس داشت و سدی در برابر وزارت بهداشت شده بود. در حالی که مجموعه وزارت بهداشت این را قبول داشتند که اگر با یکی از کشورهای دیگر وارد مطالعه شویم، در لیست دریافت واکسن ارجح تر قرار می گیریم، اما این ذهنیت وجود داشت. اگر به تاریخ نگاه کنید، می بینید که این ذهنیت جا افتاده بود. حتی ما هم مطالعه بالینی برای پاستوکووک را به سختی توانستیم جا بیندازیم. به طوری که می گفتند کوبا تا وسط فاز سوم برود و ما وقتی دیدیم که آن ها ۱۰ هزار نفر را تزریق کردند و هیچ اتفاقی نیفتاد، وارد شویم. در حالی که اولین نفراتی که واکسن را تزریق کردیم، خودمان بودیم و مطمئن بودیم.
جایزه علمی کوبا به انستیتوپاستور ایران
بیگلری با بیان اینکه مشارکت ایران و کوبا در تولید واکسن، مشارکتی دو سویه بود، می گوید: به طوری که هم کشور کوبا از آن نفع کرد و هم کشور ما. خودشان گزارش دادند که مشارکت ایرانی ها باعث شد که واکسن بهتری داشته باشیم و رییس جمهور کوبا به همین دلیل بالاترین جایزه علمی را به من داد. باید توجه کرد که کوبا یک کشور واکسن ساز است و به این راحتی به یک فرد خارجی جایزه مشارکت در طراحی و تولید واکسن را نمی دهد. در عین حال انصافا کوبا کشوری است که صادقانه علمش را مشارکت می کند. شاید یکی از معدود کشورهای دنیا باشیم که کوبا با ما رفت و آمد علمی دارد.
تولید چند پلتفرم واکسن کرونا دست مان را باز گذاشت
بیگلری درباره چالش ها و مشکلات تولید واکسن در کشور نیز می گوید: نکته ایکه وجود دارد، این است که کمتر از ۱۰ کشور ساخت واکسن کووید را انجام دادند. بسیاری از کشورها کار را شروع کردند، اما به خط پایان نرسیدند. اغلب کشورها هم مشارکتی ساختند. به عنوان مثال فایزر و مدرنا محصول مشترک آلمان و آمریکا است، آسترازنکا محصول مشترک سوئد و انگلیس است. ایران یکی از این کشورها بود و دانش فنی خوبی در کشور وجود داشت و در این دو سال هم خوب پیشرفت کرد. با این حال زمان باید مشخص می کرد که کدام پلتفرم برای کووید مناسب است که هنوز هم ثابت نشده که کدام پلتفرم بهترین است، اما داشتن چندین پلتفرم دست را برای کشوری مانند ما باز می گذارد؛ چراکه در تامین مواد ولیه و تشخیص و… به ما رحم نمی کنند. البته نمی گویند واکسن نمی دهیم، اما وقتی اجازه نمی دهند که پول تان منتقل شود، شما نمی توانید واکسن دریافت کنید.
چالش های داخلی تولید واکسن کرونا برای پاستور
دولتی ها به قول هایشانعمل کردند؟
تکنولوژی واکسن « آدنوویروسی» را داشتم و آن را ساختم، اما…
وی می گوید: با این حال ببینید که واکسن هاییکه در دنیا تولید شد، مانند روسیه و… شرکت سازنده اعلام می کرد که رییس جمهور روسیه دو ماه تمام زندگی اشرا روی این واکسن گذاشت و هرچه که می خواستیم، همان روز برایمان تهیه می شد. در عین حال چهار کشور تاکنون توانستند واکسن آدنوویروسی بسازند، اسپوتنیک روسی، آسترازنکای انگلیسی، جانسون اندجانسون آمریکایی و کان سینو چینی. زیرا تکنولوژی آدنو بسیار محدود است و دست همه نیست، اما من که سال ها از عمرم را در انگلیس و آمریکا گذاشته بودم تا این تکنولوژی را یاد بگیرم و این تکنولوژی را داشتم و آن را ساختم، اما با بی توجهی مواجه شدیم. هنوز هم پرونده این واکسن در سازمان غذا و دارو در دست بررسی است و داوران می گفتند چرا اینقدر روند آن طولانی شده است. بنابراین هر کشوری که این امکان را داشت که آدنوویروس را بسازد، درنگ نمی کرد. ما در اینجا این واکسنی ساختیم که کاملا برای خود پاستور است و نشان دادیم که هم خودش به تنهایی و هم در ترکیب با پاستوکووک چقدر واکسن موثر و باارزشی است، شاید در هر کشوری بودیم، اینگونه با ما برخورد نمی کردند. ما تقریبا با پولی هزار برابر کمتر از کشورهای دیگر واکسن آدنوویروسی مان را ساختیم و ۴۰۰۰ ویال هم آماده داریم، اما سرنوشت آن چه شد؟ . هیچ سرانجامی نیست. این واکسن به طور کامل فازهای حیوانی را گذرانده و باید وارد فاز انسانی شود.
چرا ایران پنجمین کشوری نشد که واکسن آدنوویروسی بسازد؟
بیگلری می گوید: اگر این واکسن در کشور ایجاد می شد، یک غرور ملی برای هر ایرانی بود که کشور من پنجمین کشوری است که « آدنو» را ساخت. دانش فنی کاملا دانش فنی خودمان بود. یکی از هیات علمی های جوان پاستور وقت و انرژی اشرا ماه ها گذاشت و من هم به عنوان کسی که تجربه بین المللی این کار را دارم، در کنارش ایستادم، اما در نهایت این فرد در دلش می گوید اگر در ترکیه، قطر، روسیه و… بودم، اتفاق دیگری رخ می داد.
برای یک مجوز و ارز باید ماه ها بدویم
وی ادامه می دهد: به فایزر دو بار دو میلیارد دلار پول داده شد. شاید شرکت های داخلی واکسن ساز دیگر اعم از برکت و رازی و… منابع دیگری داشتند، اما واقعا پولی که ما برای واکسن در دست مان داشتیم و ارزی که برای ما در اسفند ماه سال قبل تصویب کرده بودند، ۴۰ میلیون یورو است که نصف آن را نیمه اول سال دادند، اما نصف دومش که برایمان برای واردات تجهیزات خیلی حیاتی بود، با شش ماه تاخیر دادند. حال ۴۰ میلیون یورو را با چهار میلیارد دلار فایزر مقایسه کنید و همچنین مقایسه کنید با زمانیکه رییس جمهور یک کشور می ایستد و می گوید این واکسن ساخته شود، در حالی که ما برای دریافت یک مجوز و ارز باید ماه ها بدویم. البته باز هم تشکر می کنم. به هر حال کشور امکاناتش همین بود و همین را در اختیار ما گذاشت، اما فکر می کنم که اگر زودتر آدنوی خومان را می ساختیم خیلی برد می کردیم. در این کارها زمان بسیار مهم است.
چه می شد اگر واکسن کرونا را با کوبایی ها نمی ساختیم؟
بیگلری می افزاید: درباره مشارکت با کوبا هم اگر ما با کوبا واکسن نمی ساختیم، باید پروتئینی خالی می ساختیم. زیرا فناوری کنژوگه را نداشتیم. ارزش این واکسن به دلیل تکنولوژی آن است که در اختیار کوبایی هاست و ما در این همکاری تکنولوژی کنژوکاسیون را هم گرفتیم.
شش ماه دوندگی برای دریافت نصف پول « پاستور»
تعهدات ارزیِ واکسنی را که قبولش دارید، بدهید
وی تاکید می کند: نکته بسیار مهم این است که درست است که فناوری ها در کشور شکل گرفت، اما برای ورود تجهیزات مان نیاز به پول داریم. از آن ۴۰ میلیون یورویی که قول داده بودند می دهند، ۲۰ میلیون یورویش با شش ماه دوندگی داده شد. حال فرض کنید که قرار است از یک کشور خارجی مواد اولیه یا تجهیزات بگیرید، شش ماه تعهداتان را عقب می اندازید و بین بانک مرکزی و… دوندگی می کنیم. پنج تا شش ماه طول کشید که این پول را پرداختند. در حالی که اسمش این است که واکسن اولویت است و ضرورت است. این درحالی است که وقتی من هشت میلیون واکسن را تحویل می دهم با خرید واکسن از طرف خارجی خیلی تفاوت دارد. زیرا طرف خارجی ابتدا پولش را دریافت می کند و بعد واکسن تحویل می دهد، اما ما وقتی واکسن را تحویل می دهیم، گرفتن ریالش هم به سختی صورت می گیرد. حال ریال را نمی خواهیم اما تعهدات ارزی همین واکسنی که خودتان قبول دارید و خودتان و خانواده هایتاناز همین واکسن تزریق می کنند را بپردازید.
بیگلری می گوید: واقعا سرگردانی و اینکه یک پرونده ارزی و چیزی که شورای امنیت ملی تصویب کرده، شش ماه طول بکشد که ۲۰ میلیون یورویش را بتوانید بگیرید، درست نیست و فکر نمی کنم هیچ کجای دنیا بتوانند اینطور واکسن بسازند. نمونه اسپوتنیک و فایزر را مثال زدم تا ببینید که حمایت باید در چه حدی باشد. در عین حال استقبال مردم را از پاستوکووک می بینید، وقتی ما تجهیزات مان را وارد کنیم، حجم تولید بالا می رود. در عین حال در واکسن سازی ۲۰ میلیون یورو هیچ چیز نیست. یکی از مدیران آسترازنکا یک فرد ایرانی است که باور نمیکند ما با چه پولی داریم واکسن می سازیم.
وی ادامه می دهد: در مجموع ۲۰ میلیون یوروی دوم را بعد از شش ماه دوندگی دادند و مسلما ورود تجهیزات هم با تاخیر خواهد بود. شرکتی که این قطعات را ساخت، با واسطه یک شرکت دیگر به ما اعتماد کرد و تضمین نخواست، اما وقتی در دادن پول بدقولی می کنید، در دفعات بعد ابتدا می گویند پول را بدهید تا بعد به شما تجهیزات و مواد اولیه بدهیم. وقتی اعتماد شکسته می شود، کار کردن سخت تر می شود.
بیگلری در ادامه صحبت هایشتاکید می کند: به هر حال زیرساختی که در پاستور ایجاد شده، زیرساخت منحصر به کووید نیست. همین فناوری و تجهیزات در ساخت ده ها واکسن دیگر به کار می رود. زیرا یک پیش بینی ما این است که کووید تمام شود و در این صورت یک ساختار و امکاناتی داریم که می توانیم برای بسیاری از واکسن های دیگر اقدام کنیم. یکی از علل دیگر انتخاب کوبا برای کار مشترک این بود که آن ها در سطح صنعتی خیلی جلوترند.
پاستور پول ندارد، تکیه گاه مان اعتماد مردم است
وی با بیان اینکه پاستور پولی ندارد که بخواهد خرج کند و تکیه گاه مان اعتماد مردم است، می گوید: ما باید واکسنی دست مردم می دادیم که خدشه ایبه اعتماد یکصد ساله مردم به واکسن های انستیتو پاستور وارد نمی کرد. نمی توانستیم واکسنی به مردم بدهیم که بر روی تکنولوژی، ایمن بودن، کنترل کیفی آن و کارایی اشعلامت سوال باشد.
کشورهای خارجی خواهان پاستوکووک
رییس انستیتو پاستور ایران درباره درخواست های پاستور برای آینده در حوزه واکسن سازی باتوجه به اینکه یکی از پیش بینی ها این است که کرونا فعلا تمام نشود و همچنان به واکسن نیاز داشته باشیم، می گوید: باتوجه به اینکه ما سخت ترین راه را رفتیم، اما تا امروز هرچقدر که پیش می رویم، بیشتر اثبات می شود که درست ترین راه را رفتیم؛ چه از نظر انتخاب واکسن، چه از نظر انجام کارآزمایی و چه انتشار مقالات. در عین اینکه مقاله آخرمان در یک جای بسیار معتبر و در بالاترین حد ممکن است مورد پذیرش قرار گرفته و یک هفته دیگر آنلاین می شود. با این حال هنوز این مقاله چاپ نشده اما از کشورهای دیگر خواهان این واکسن هستند و برای صادرات مذاکرده کرده اند. حداقل دو کشور درگیر مذاکره با ما برای صادرات پاستوکووک هستند، اما ابتدا باید نیاز داخلی را تامین کنیم.
چرا تولید پاستوکووک کم است؟
وی می گوید: در حال حاضر ظرفیت تولیدمان ماهیانه پنج میلیون دز است، اما اگر نیاز به واکسن داشته باشیم، طبق قراردادمان با کوبا هر میزان تولیدی که اضافه داشته باشد، باید به ما بدهد و ما هم هر زمان آن ها نیاز داشته باشند، باید مازاد تولیدمان را به کوبا بدهیم. باید توجه کرد که منبع اصلی تولید این واکسن دست هر دو کشور ایران و کوباست. تمام مراحل فنی، کنژوکاسیون و… دست هر دو کشور است. حال ما در حجم کوچک می توانیم تولید کنیم، اما دستگاه بایوراکتوری که باید وارد شود و حجم تولیدمان را بالا ببرد، آن را اکنون نداریم و به محض اینکه دستگاه وارد شده و نصب شود، تولید افزایش می یابد. بنابراین تولید وجود دارد، اما کم است. تولید در حد صنعتی نیست و نهایتا یک میلیون دز در ماه بشود. بنابراین ماده اولیه سلول را به دلیل اینکه دستگاهش را نداریم، از کوبا می گیریم که ۱۰ درصد کار است و ۹۰ درصد کار را اعم از کنژوکاسیون و کنترل کیفی و… را در کشور انجام می دهیم تا زمانیکه آن دستگاه وارد شود. البته پول دستگاه اکنون رفته و تا دستگاه برسد و نصب شود، ابتدای فروردین می شود و حجم تولیدمان افزایش می یابد. حتی اگر روی کمک کوبا حساب کنیم، شاید حجم تولید تا سه یا چهار برابر هم افزایش یابد. زیرا کوبا واکسیناسیونش را تمام کرده و کمترین مرگ و میر را در دنیا داشته اند.
وی با بیان اینکه البته دستور تولید را وزارت بهداشت می دهد، می گوید: زیرا نمی توان اضافه تولید کرد. وزارت بهداشت باید حداقل چهار ماه زودتر به ما اعلام کند تا تولید را انجام دهیم. زیرا مراحل مختلف تولید طولانی است. در عین حال الان داریم خود پاستوکووک را برای دز سوم برای افرادی که سینوفارم، برکت و بهارات تزریق کرده اندبررسی می کنیم. عده ایدو دز سینوفارم تزریق کرده بودند و برای دز سوم می خواستند پاستوکووک تزریق کنند. چند مورد را بررسی کردیم و دیدیم که اتفاقا نتیجه بهتر است. اکنون داریم مطالعه بالینی انجام می دهیم که خود پاستوکووک به عنوان دز سوم برای سینوفارمی ها، برکت و بهارات بهتر است.
بررسی پاستوکووک برای استفاده به عنوان دز بوستر
بیگلری با بیان اینکه البته فعلا پاستوکووک پلاس برای دز سوم تزریق می شود، می گوید: البته فعلا از وزارت بهداشت خواستیم که پاستوکووک پلاس را برای دز سوم سایر واکسن های تزریق شده در کشور، تزریق نکنند، زیرا دز سوم افرادی که دو دز قبل را پاستوکووک تزریق کرده اند، می مانند و دچار کمبود می شویم. حال داریم خود پاستوکووک را به سمتی می بریم که به عنوان دز بوستر از آن استفاده کنیم.
وضعیت دریافت تاییدیه سازمان جهانی بهداشت برای پاستوکووک
چرا چند واکسن محدود، مقبولیت جهانی دارند؟
وی درباره دریافت تاییدیه سازمان جهانی بهداشت برای پاستوکووک، می گوید: اولا ما حتما باید مجوز سازمان بهداشت جهانی را دریافت کنیم. مقاله ایکه چاپ می شود قدم بزرگی برای دریافت مجوز سازمان جهانی بهداشت است. کوبا در این زمینه اقدام کرده است. زیرا وقتی درخواست می کنید باید خط تولیدتان آماده باشد چراکه برای بازدید می آیند. ما مدارک و مستندات مان کاملا آماده است و بعد از فروردین که خط تولید کامل شود می توانیم درخواست دهیم. مسلما احتمال دریافت این تاییدیه بسیار زیاد است. زیرا اصول GNP را داریم.
آپارتاید واکسن
بیگلری درباره مقبولیت جهانی چند واکسن محدود نیز به ایسنا می گوید: قطعا کشورها از این موضوع کوتاه می آیند. این یک آپارتاید واکسن و تبعیض است. به عنوان مثال اسپوتنیک را قبول نمی کنند، اما چه کسی می گوید که اسپوتنیک از آسترازنکا ضعیف تر است. درواقع یک نوع جنگ سیاسی هم هست. ما با این کارها کاری نداریم و با توجه به اینکه کارمان را درست انجام داده ایم، مجوز بین المللی را خواهیم گرفت.
سیاست تزریق دز چهارم پاستور
وی درباره سیاست تزریق دز چهارم نیز می گوید: کسانیکه پاستوکووک تزریق کرده اندو شش ماه از دز سوم شان گذشته، می توانند دز چهارم را تزریق کنند که وزارت بهداشت هم این موضوع را ابلاغ کرده است.
قابلیت انطباق پاستوکووک با سویه های جدید کرونا
بیگلری درباره قابلیت انطباق پاستوکووک با سویه های جدید کرونا، اظهار می کند: بر اساس اطلاعاتی که کوبا چند وقت قبل ارائه کردند، افرادی که سه دز واکسن پاستوکووک تزریق کرده اند، ۹۰ درصد و کسانیکه چهار دز از این واکسن را تزریق کرده اند، ۱۰۰ درصد اُمیکرون را پوشش می دهند. البته این پوشش برای بیماری شدید و مرگ است و هیچ یک از واکسن سازان نمی توانند بگویند که واکسن شان از ابتلا جلوگیری می کند. در عین حال اگر جهش های ویروس ادامه یابد، از آنجایی که ما تنها واکسن سازی هستیم که می توانیم چندین جهش را روی واکسن مان اضافه کنیم، کارمان یک قدم آسان تر از دیگران است.
وی در بخش دیگری از صحبت هایشدرباره سرانجام پروژه انستیتوپاستور برای ساخت واکسن های پنوموکوک و روتاویروس نیز به ایسنا می گوید: زیرساختی که برای کووید ایجاد شد، برای ده ها منظور دیگر هم می تواند به کار رود. در عین حال درباره پنوموکوک باید توجه کرد که قسمتی از فناوری آن با واکسن کرونای ما مشترک است و همین باعث شد که کار پنوموکوک مقداری سرعت بگیرد. زیرا کنژوکاسیون در آن هم وجود دارد. با این حال پنوموکوک واکسن بسیار پیچیده ایاست و مانند این است که ۱۰ واکسن می سازید. زیرا ۱۰ ظرفیتی است و حتی اگر کووید هم نمی آمد، چهار سال تولید پنوموکوک طول می کشید. با این حال ساخت واکسن روتاویروس راحت تر است که درباره آن با هند پیش رفتیم، قراردادش بسته شده و داریم آماده می کنیم که بتوانیم در کمتر از یکسال دیگر واکسن روتاویروس را در بازار ایران و از سوی انستیتو پاستور ایران داشته باشیم.
بیگلری درباره تاثیر سیاست بر واکسن سازی، می گوید: در تمام دنیا سیاست بر روی واکسن های کووید سایه انداخت. ترامپ می خواست واکسن را زودتر بسازد تا به انتخاباتش برسد. روسیه می خواست واکسن را بسازد تا بگوید من هم ساختم. هیچ کجا نبود که واکسن خارج از اهداف سیاسی ساخته شود، اما واقعیت این است که در کشور باتوجه به شرایطی که وجود دارد با همه سختی ها، می توان گفت که اتفاقی که در عرصه واکسن سازی طی دو سال گذشته افتاد، ۲۰ سال کشور را در زمینه فناوری واکسن جلو بُرد. درست است که سختی های بسیار بسیار زیادی داشت. شاید اگر آدم از قبل می دانست اینقدر گرفتاری دارد، به قول برخی دوستان اصلا وارد نمی شد، اما وقتی وارد کار می شوید، بسیار پر استرس و پر اضطراب و پر مشقت است.
اگر حمایت سیاسی دنبال واکسنی باشد، موفق تر پیش می رود
آرزو می کردم که مهربانانه تر حمایت می شدیم
می خواستیم واکسن آدنوویروس به نام « ایران» تمام شود، اما…
وی ادامه می دهد: مسلما در واکسن دو چیز مورد نیاز است؛ یکی حمایت سیاسی و دیگری حمایت مالی؛ دو فاکتوری که واکسن های موفق دنیا را موفق کرده است. مسلما ضمن اینکه از حمایت هاییکه تاکنون شده تشکر می کنم و وضعیت کشور، امکانات، محدودیت ها، تحریم ها و… را می دانیم، اما معتقدم اگر حمایت سیاسی دنبال واکسن باشد، واکسن موفق تر پیش می رود. در عین حال در کشور هم یاد گرفتیم که یا باید اینقدر قدرت سیاسی پشت واکسن باشد که بتوان با فکر راحت و بدون دلهره پیش رفت یا باید شرکت تجاری باشید و آنقدر سود داشته باشید که مشکل مالی نداشته باشید که این برای شرکت دولتی مانند پاستور فراهم نیست. برای موسساتی مانند پاستور که خرج و دخلش مشخص است، تقریبا هیچ راهی هم برای جلب حمایت، جز حمایت مردمی که همین که واکسن ما را تزریق می کنند به ما روحیه می دهد، ندارد. آرزو می کردم که مقدار بیشتری مهربانانه تر مورد حمایت قرار می گرفتیم. البته ناسپاس نیستم، اما اگر حمایت بیشتری می شد، بهتر پیش می رفتیم. آدنوویروس را مثال زدم که برای کشور یک افتخار بود؛ درحالی که به راحتی می توانستیم تکنولوژی آن را به کشور دیگری بدهیم، اما نمی خواستیم به اسم کشور دیگری تمام شود، می خواستیم به نام ایران تمام شود.
پاستور؛ دژ مستحکم امنیت سلامت کشور
بیگلری تاکید کرد: آنچه که وظیفه انستیتو پاستور است، در راستای عمر و رسالت یکصد ساله اشو در قرن دوم فعالیتش، هرکجا که نیاز باشد، اعم از تشخیص، ساخت واکسن، کمک به دیگر واکسن سازها و… حمایت می کند. هر کار زمین مانده ایدر این حوزه ها در کشور وجود داشته باشد، رسالت انستیتو پاستور است که با تمام وجود وارد شود، اما مسلم می دانم که حمایت بیشتر از گنج نهانی که مغفول مانده نیاز است. در کرونا ثابت شد که وقتی هیچکس در صحنه نبود، پاستور بود و مسئولیت را برعهده گرفت و هزاران مدیر در زمینه تشخیص در کشور تربیت شد و ده ها مدیر بحران در پاستور متولد شدند که آمادگی دارند بحران های زیادی را پشت سر بگذارند. پاستور یک گنج نهان، موسسه ایبسیار باارزش و یار دیرین روزهای سخت مردم و دژ مستحکم امنیت سلامت کشور است. امیدوارم در آینده حمایت های بیشتر و درک بیشتری از اهمیت رسالت پاستور از طرف سیاست گذاران شاهد باشیم. البته کرونا مشکل کشور است و در دنیا هم دولت ها آن را اداره کردند. معضل کرونا بسیار بزرگتر از آن است که یک وزارتخانه بتواند آن را مدیریت کند و پاستور هم به حمایتی فراتر از وزارت بهداشت نیاز دارد. هرچند که تمام مسئولان وزارت بهداشت نهایت حمایت را از ما کردند، اما حمایتی بالاتر مورد انتظار است.
طی دو سال گذشته بیشترین آسیب جسمانی را دیدم
در کووید جایی قرار گرفتم که باید می بودم
وی می گوید: دو سال گذشته شاید سخت ترین و پر اضطراب ترین سال های زندگی من بود. لحظه ایرا تصور کنید که باید فردا صبح به کشور جواب دهید و هیچ چیز در دست تان نیست. باید به کشور کیت دهید، باید موارد اولیه تان برای واکسن برسد، اما مشکلی است که باید حل کنید، باید مجوز بگیرید و… که هماهنگ کردن این موارد بسیار سخت بود. با اینکه تجربه های مدیریتی بسیار زیاد و طولانی داشتم، سوابق بین المللی و… داشتم، اما جدی ترین تجربه امدر کووید این بود که هیچ یک از تجارب قبلی امکاملا اینجا به درد نمی خورد. باید سعی می کردم در عین بحران، سیستم را آرام نگه دارم. در این مدت بیشترین آسیب جسمانی به خودم وارد شد و بیشترین ضربه را هم مانند همه بچه های پاستور، خانواده ها دیدند. کار سختی بود. البته اگر دوباره تکرار شود، دوباره همین راه را می روم. زیرا لحظه ایکه کشور به ما احتیاج داشت، سعی کردیم آنچه را در توان داریم انجام دهیم. تجربه ایبسیار ارزشمند بود که بهای زیادی بابت آن دادیم. پدرم همیشه می گفت که زمان بندی خدا حرف ندارد. دقیقا در کووید جایی قرار گرفتم که باید قرار می گرفتم. دقیقا جایی بود که می دانستم باید چکار کنم. روزی که نیاز بود تمام قد پای کار چه در حوزه تشخیص و چه در حوزه واکسن ایستادیم.
"عکسها برگرفته از آلبومهای موجود در انستیتوپاستور ایران می باشد"
منابع خبر:
نظر دهید